Bijan Mortazavi - Aks-E-Toe - traduction des paroles en anglais

Paroles et traduction Bijan Mortazavi - Aks-E-Toe




Aks-E-Toe
Aks-E-Toe
رخ دادن ِ عریان ِ تو،
Your naked appearance,
کنار ِ ناگهانهگی، یه اتفاقِ ساده نیست،
Next to a suddenness, is not a simple event,
شوقِ نفس کشیدنه
The eagerness to breathe
وسوسهی سرخ ِ تماشا کردنه،
The temptation of watching in red,
این همه زیباشدگی،
All this beauty,
کشفِ به خود رسیدنه
Discovery of self-realization
تکون نخور!
Do not move!
یه لحظه ی دیگه توی رفتن بمون
Stay in the moment for a while
تا این نفسبُریدهگی حک بشه روی خاطره
So that this breathlessness is engraved on memory
کنار ِ دلواپسی ِ تقویم، لبخندی بزن
Smile beside the anxiety of the calendar
که دلدل و دلشوره از آیندهی رویا بره
To calm down heart palpitations from daydreaming about the future
عکس ِ تو رو... آخ
Your picture... Oh
اگه میشد، میتونستم بگیرم،
If only I could take it,
طعم ِ غزلپاره میداد، لبام از بوسیدنِش
My lips taste like a ghazal,
گذشته پرَپر میشد از گذشتن از این حادثه
The past would flutter with every moment
آینده آینده میشد، به اشتیاق ِ دیدنِش
The future would become the future, with the desire to see it
آخ، اگه میشد عکسی از تو میگرفتم، رو به من
Oh, if only I could take a picture of you, facing me
از همه ی فاصل هها جهان همینجایی میشُد
From all the distances of the world, it would be right here
از هُرم ِ آتیشبازیِ تصویرِ عریانی ِ تو،
From the glow of the fireworks of your naked image,
میمُرد مرگ و زندهگی مُرور ِ زیبایی میشُد
Death would die and life would be the مرور of beauty
تا تو به جانب ِ جهان،
Until you, towards the world,
آغوشِتو وا میکنی،
Open your arms,
خورشیدای ِ منتظر، تَک تک به سمت ِ من میآن
The waiting suns, one by one, come to me
ترانه های گمشده، سمفونیایِ ناتموم،
Lost songs, unfinished symphony,
دوبارهگی میکنن و
Re-make it and
یه فرصت ِ تازه میخوان
They want a new chance
الآن که عریان رد میشی
Now that you're walking naked
از آینه و مگنُلیا،
From mirror and magnolia,
میمیرم از زیبایی و دوباره به دنیا میآم
I die of beauty and am born again
تا من همیشهگی کنم این شعرِ دلبَرانه رو
For me to always do this deliberate poem
کاشکی زمان گم میشد و
I wish time could be lost and
ای کاش یه دوربین بود باهام
I wish I had a camera with me
عکس ِ تو رو، آخ
Your picture... Oh
اگه میشد، میتونستم، بگیرم...
If only I could take it,
طعم ِ غزلپاره میداد، لبام از بوسیدنِش
My lips taste like a ghazal,
گذشته پرَپر میشد از گذشتن از این حادثه
The past would flutter with every moment
آینده آینده میشد، به اشتیاق ِ دیدنِش
The future would become the future, with the desire to see it






Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.