Lyrics Saz O Avaz Shekasteh Dast Be Jan Nemiresad - Homayoun Shajarian
دست به جان نمی رسد تا به تو برفشانمش
بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش
قوت شرح عشق تو نیست زبان خامه را
گرد در امید تو چند به سر دوانمش
عمر منست زلف تو بو که دراز بینمش
جان منست لعل تو بو که به لب رسانمش
پنجه قصد دشمنان می نرسد به خون من
وین که به لطف می کشد منع نمی توانمش
تن به قضا سپرده ام پای رضا فشرده ام
ور بروم کجا روم چاره جز این ندانمش
تن به قضا سپرده ام پای رضا فشرده ام
ور بروم کجا روم چاره جز این ندانمش

Attention! Feel free to leave feedback.