Novafen - Reza Sadeghi translation in English

Novafen

رو به آیینه نشستم زل زدم به خاطراتم
بسته های قرص اینجان که بشن راه نجاتم
صبح به صبح مجبور میشم با گذشته ام رو به رو شم
من با موهای سفیدم عمریه سیاه پوشم

کی میدونه تو سکوتم با دلم چیکار کردم
من که به جای گذشته ام از خودم فرار کردم
روز و به شب میرسونم با خیالی غیرممکن
دردو ساکت میکنم با روزی چند وعده نوافن

من هنوزم که هنوزه پرم از خواب ندیده
من همون صدای خسته ام که به جایی نرسیده
توی خلوت اتاقم تنهاییمو قاب کردم
هرکجا که کم آوردم رو خودم حساب کردم

برای شب گریه حتی حتی یه شونه نمونده
زندگیمو سیل برده چیزی از خونه نمونده
من شکنجه شدم اما از غرورم دل نکندم
درِ این قفس که باشه میبینی منم پرنده ام

کی میدونه تو سکوتم با دلم چیکار کردم
من که به جای گذشته ام از خودم فرار کردم
روز و به شب میرسونم با خیالی غیرممکن
دردو ساکت میکنم با روزی چند وعده نوافن

Novafen

I sat facing the mirror, staring at my memories,
Packs of pills are here, to be my escape.
Every morning I'm forced to face my past,
With my white hair, I've been mourning for ages, my love.

Who knows what I've done to my heart in my silence?
Instead of my past, I've been running from myself.
I get through the days and nights with impossible dreams,
I silence the pain with several doses of Novafen a day.

I'm still full of undreamt dreams, my dear.
I'm that same tired voice that hasn't reached anywhere.
In the solitude of my room, I've framed my loneliness,
Whenever I fell short, I relied on myself.

There's not even a shoulder left to cry on at night,
A flood has swept away my life, nothing's left of my home.
I've been tortured, but I haven't given up on my pride,
If this cage opens, you'll see, I'm a bird too.

Who knows what I've done to my heart in my silence?
Instead of my past, I've been running from myself.
I get through the days and nights with impossible dreams,
I silence the pain with several doses of Novafen a day.