Paroles et traduction Amin Bani - Sanieha

Sanieha

اینجا یکی هست که هرثانیه خوابت رو میبینه
تو چشم تقویم با نبض ساعت منتظر میشینه
همیشه اونکه غرق سکوته دستت رو میخونه
درد لحظه رو کسی میفهمه که منتظر میمونه
از وقتی تو رفتی
شب حالمو پرسید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه هارو کنار تو فهمید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه هارو کنار تو فهمید
بعد تو برام لحن جاده ها صادقانه تر بود
هر مسافری که از راه رسید از تو بی خبر بود
من ساعت هارو بیدار نکردم خوابت رو ببینن
این لحظه هارو روشن گذاشتم تا منتظر بشینم
از وقتی تو رفتی شب حالمو پرسید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه هارو کنار تو فهمید
شاید اگه تو برگردی بشه از چیزی نترسید
بشه قدر این ثانیه هارو کنار تو فهمید

Sanieha

I'm here, watching over you in my dreams
My eyes on the calendar, waiting by the beat
I am always the silent one, feeling what you cannot express
Only those who wait can fathom the pain of loneliness
Ever since you have been gone
Night has asked after me
Oh, if you would only return, the fear would disappear
And I would cherish these moments by your side
If you would only return, the fear would disappear
And I would cherish these moments by your side
Since you left me, the roads have spoken with more honesty
But every passerby brings no news of you
I haven't woken the clocks, I let them sleep, dreaming of you
I keep these moments alight as I wait
Ever since you have been gone, night has asked after me
Oh, if you would only return, the fear would disappear
And I would cherish these moments by your side
If you would only return, the fear would disappear
And I would cherish these moments by your side