Paroles et traduction Ebi - Iran
در
زیر
باران
گلوله
های
اعدام
Under
the
rain
of
bullets
of
execution
پاشیده
بر
این
خاک
بذر
هزاران
باغ
Scattered
on
this
soil,
seeds
of
thousands
of
gardens
آنان
که
بی
پروا
جان
را
فدا
کردند
Those
who
fearlessly
sacrificed
their
lives
در
شوره
زار
عجز
جنگل
به
پا
کردند
Created
a
forest
in
the
barren
wasteland
of
helplessness
در
بستر
تاریخ
از
خون
این
یاران
In
the
annals
of
history,
from
the
blood
of
these
companions
حماسه
می
جوشد
از
چشمه
ی
عصیان
An
epic
gushes
forth
from
the
spring
of
rebellion
آن
لحظه
که
دژخیم
فرمان
آتش
داد
At
the
moment
when
the
executioner
gave
the
order
to
fire
سیلاب
آزادی
با
خون
به
راه
افتاد
The
flood
of
freedom
began
to
flow
with
blood
در
لحظه
ی
اعدام
معراج
این
یاران
At
the
moment
of
execution,
the
ascension
of
these
companions
فریادشان
این
بود
پاینده
باد
ایران
Their
cry
was:
May
Iran
live
forever
برادری
این
سو
در
جوخه
ی
آتش
Brotherhood
on
this
side
in
the
firing
squad
آن
سو
رفیق
خلق
بالاتر
از
آرش
On
the
other
side,
comrade
of
the
people,
greater
than
Arash
در
زیر
باران
گلوله
های
اعدام
Under
the
rain
of
bullets
of
execution
پاشیده
بر
این
خاک
بذر
هزاران
باغ
Scattered
on
this
soil,
seeds
of
thousands
of
gardens
برادر
سرباز
، آنکه
کنون
با
ماست
Brother
soldier,
he
who
is
now
with
us
ای
کاش
پیش
از
این
از
خواب
بر
می
خواست
If
only
he
had
awakened
from
his
sleep
sooner
اگر
تفکر
خلق
چون
آن
برادر
بود
If
the
people's
thought
was
like
that
brother
تاریخ
ما
امروز
به
شکل
دیگر
بود
Our
history
would
be
different
today
در
زیر
باران
گلوله
های
اعدام
Under
the
rain
of
bullets
of
execution
پاشیده
بر
این
خاک
بذر
هزاران
باغ
Scattered
on
this
soil,
seeds
of
thousands
of
gardens
آنان
که
بی
پروا
جان
را
فدا
کردند
Those
who
fearlessly
sacrificed
their
lives
در
شوره
زار
عجز
جنگل
به
پا
کردند
Created
a
forest
in
the
barren
wasteland
of
helplessness
در
بستر
تاریخ
از
خون
این
یاران
In
the
annals
of
history,
from
the
blood
of
these
companions
حماسه
می
جوشد
از
چشمه
ی
عصیان
An
epic
gushes
forth
from
the
spring
of
rebellion
آن
لحظه
که
دژخیم
فرمان
آتش
داد
At
the
moment
when
the
executioner
gave
the
order
to
fire
سیلاب
آزادی
با
خون
به
راه
افتاد
The
flood
of
freedom
began
to
flow
with
blood
در
لحظه
ی
اعدام
معراج
این
یاران
At
the
moment
of
execution,
the
ascension
of
these
companions
فریادشان
این
بود
پاینده
باد
ایران
Their
cry
was:
May
Iran
live
forever
برادری
این
سو
در
جوخه
ی
آتش
Brotherhood
on
this
side
in
the
firing
squad
آن
سو
رفیق
خلق
بالاتر
از
آرش
On
the
other
side,
comrade
of
the
people,
greater
than
Arash
در
زیر
باران
گلوله
های
اعدام
Under
the
rain
of
bullets
of
execution
پاشیده
بر
این
خاک
بذر
هزاران
باغ
Scattered
on
this
soil,
seeds
of
thousands
of
gardens
برادر
سرباز
، آنکه
کنون
با
ماست
Brother
soldier,
he
who
is
now
with
us
ای
کاش
پیش
از
این
از
خواب
بر
می
خواست
If
only
he
had
awakened
from
his
sleep
sooner
اگر
تفکر
خلق
چون
آن
برادر
بود
If
the
people's
thought
was
like
that
brother
تاریخ
ما
امروز
به
شکل
دیگر
بود
Our
history
would
be
different
today
تاریخ
ما
امروز
به
شکل
دیگر
بود
Our
history
would
be
different
today
تاریخ
ما
امروز
به
شکل
دیگر
بود
Our
history
would
be
different
today
Évaluez la traduction
Seuls les utilisateurs enregistrés peuvent évaluer les traductions.
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.