Paroles et traduction Farhad - Asire Shab

Asire Shab

جغد بارون خورده ای تو کوچه فریاد میزنه
زیر دیوار بلندی یه نفر جون میکنه
کی میدونه تو دل تاریک شب چی میگذره
پای برده های شب اسیر زنجیر غمه
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده
من اسیر سایه های شب شدم
شب اسیر تور سرد آسمون
پا به پای سایه ها باید برم
همه شب به شهر تاریک جنون
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه درها به روم بسته شده
چراغ ستاره ی من رو به خاموشی میره
بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره
تاریکی با پنجه های سردش از راه میرسه
توی خاک سرد قلبم بذر کینه میکاره
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه درها به روم بسته شده
مرغ شومی پشت دیوار دلم
خودشو اینور و اونور میزنه
تو رگای خسته ی سرد تنم
ترس مردن داره پرپر میزنه
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده
دلم از تاریکی ها خسته شده
همه ی درها به روم بسته شده

Prisoner of the Night

Barred owl, wet from the rain, cries out in the alley
Under the tall wall, someone is dying
Who knows what goes on in the dark night
Bound by the chains of night's sad captives
My heart is weary of the darkness
All doors are shut to me
I am a prisoner of the night's shadows
Night prisoner of the cold net of heaven
Step by step with the shadows, I must go
All night to the dark city of madness
My heart is weary of the darkness
All doors are shut to me
The light of my star is fading
Caught again between life and death
With cold claws, the darkness comes
And in the cold earth of my heart, it sows the seeds of hatred
My heart is weary of the darkness
All doors are shut to me
A sinister bird has taken residence behind the walls of my heart
And flits about
In the cold veins of my weary body
The dread of death flutters
My heart is weary of the darkness
All doors are shut to me
My heart is weary of the darkness
All doors are shut to me