Paroles et traduction Hichkas - Jadval O Roya

Jadval O Roya

یه روز کارمون می گیره
اینو که علی گفت
حمید یه وری شد و
کرد به زمین تف
به ته هرچی می رسیم هست یه دری قفل
گفت مادرم ثابت کرده پدریشو
دیگه نوبت منه
اگه کم بذارم داره یه کمی افت
آخه از وقتی آقام رفت
ماها درد می کشیدیم، با ما حرف می زد و
دیگه ناراحت نبودیم
خانوم مورفین
آرام بخش
هیچ وقت نشون نداد مامان ضعف
علی که دید حمید داغونه پرسید
چی کار می کنی با پولت خوش تیپ؟
گفت کارمون بگیره، می رم یه جا که عشق قانونه، جرم نی
آسمونش از هوای آلوده پر نی
دیگه به مادرم نکنه یه صابخونه توهین
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
زیر تیر چراغ برق
می شه با عشق یه جا رو اجاره کرد
جدوله نظاره گر
سه تا جوون که به فکر تراولن
سامان گفت می سازه آدما رو دوری و بوسیدش
قطع کرد، گذاشت گوشیو تو جیبش
گفتن دختره رو می خوای؟
گفت آره مثل غرب و شرق که سوریه رو می خوان
یه مظلوم که با ترس و لرز پیروزیه رو می خواد
فقیری که برگ و طعم کوبیده رو می خواد و
لاشخوری که از خودش دفاع نداره
زبون طوطیه رو می خواد
بی تابم، ولی هنوز سرد نشدم
سبزتر از پارکمون کی دیده؟
کارمون می گیره
صبحا کنار اون بیدار می شم
خوابمون شیرینه
کسی آدرسمو خواست، بگین آسمون میشینه
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
زمین یه کره ی مریضه، آدم داره
همه خندیدن و علی گفت اینو تاریخ یادم داده
جوک نمی گم
مزه می زدن و اون دردای دلو لقمه می کرد
حرفاشو قورت می داد
از اون سینه سوخته ها که لخت نمی شن
خلاصه بارش سنگین بود، ولی تا نمیشد
آخ نمی گفت
تو کاخ کافرو می دید و
آدم شاخ می دید می گفت شششـ...
همه ظاهر فریبین
گفت وقت شادیه، ساکت نشینیم
دستشو انداخت رو شونه سامان و حمید
گفت این جوری دامادو نبین
کارمون بگیره حتماً شامه رو زدیم
مگه نه سامان؟
یه سر هم میایم پیش تو حمید
بی خبر از این که یه روز پولا رو می کشه بالا، می گه همه دو درین
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
امـشـب دیـگـه چـیـز خـاصـی نـیـسـت بـاهـامـون
فـقـط مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون
جـدول و رویـاهـامـون
مـایـیـم و جـدول و رویـاهـامـون

Jadval O Roya - Table and Dreams

One day things will work out for us,
That's what Ali said.
Hamid turned away and
Spat on the ground.
At the end of everything we reach, there's a locked door,
My mother said, proving her fatherhood.
Now it's my turn.
If I fall short, there's a bit of a downfall,
Because ever since my father left,
We were in pain, she talked to us and
We weren't upset anymore.
Mrs. Morphine,
The sedative.
Mom never showed weakness.
Ali, seeing Hamid devastated, asked,
What are you doing with your money, handsome?
He said, "If things work out, I'll go somewhere where love is the law, not a crime,
Where the sky isn't filled with polluted air,
So a landlord won't insult my mother again."
Tـoـnـiـgـhـt, tـhـeـrـe's nـoـtـhـiـnـg sـpـeـcـiـaـl wـiـtـh uـs,
Jـuـsـt uـs aـnـd oـuـr tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـoـnـiـgـhـt, tـhـeـrـe's nـoـtـhـiـnـg sـpـeـcـiـaـl wـiـtـh uـs,
Jـuـsـt uـs aـnـd oـuـr tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Wـe aـrـe, tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Under the lamppost,
You can rent a place with love,
The table is the observer,
Three young people who are thinking about traveling.
Saman said he builds people's distance and kissed her,
Hung up, put the phone in his pocket.
They said, "Do you want the girl?"
He said, "Yes, like the West and East want Syria,"
An oppressed person who wants victory with fear and trembling,
A poor person who wants the leaf and taste of koobideh, and
A scavenger who has no defense of himself,
He wants the parrot's tongue.
I'm restless, but I haven't cooled down yet,
Who has seen greener than our park?
Things will work out for us.
I wake up next to her in the mornings,
Our sleep is sweet.
If anyone asks for my address, tell them the sky is sitting down.
Tـoـnـiـgـhـt, tـhـeـrـe's nـoـtـhـiـnـg sـpـeـcـiـaـl wـiـtـh uـs,
Jـuـsـt uـs aـnـd oـuـr tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـoـnـiـgـhـt, tـhـeـrـe's nـoـtـhـiـnـg sـpـeـcـiـaـl wـiـtـh uـs,
Jـuـsـt uـs aـnـd oـuـr tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Wـe aـrـe, tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
The earth is a sick sphere, it has people,
Everyone laughed and Ali said, "History taught me this,"
I'm not kidding.
He was tasting and swallowing the pains of his heart,
Swallowing his words.
One of those burnt chests that don't get naked,
In short, his burden was heavy, but he didn't bend,
He didn't say ouch.
He saw the pharaoh in the palace and
He saw the horned man and said, "Shhh..."
All appearances are deceiving.
He said, "It's time for joy, let's not be silent."
He put his hand on Saman and Hamid's shoulders,
He said, "Don't look at the groom like this,
If things work out, we'll definitely have a feast,
Right, Saman?
We'll come to see you too, Hamid."
Unaware that one day he'll raise the money, saying, "Everyone is a loser."
Tـoـnـiـgـhـt, tـhـeـrـe's nـoـtـhـiـnـg sـpـeـcـiـaـl wـiـtـh uـs,
Jـuـsـt uـs aـnـd oـuـr tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـoـnـiـgـhـt, tـhـeـrـe's nـoـtـhـiـnـg sـpـeـcـiـaـl wـiـtـh uـs,
Jـuـsـt uـs aـnـd oـuـr tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.
Wـe aـrـe, tـaـbـlـe aـnـd dـrـeـaـmـs.