Paroles et traduction Houshmand Aghili - Sayeh

Sayeh

رفتم به دیدن او با یک عشق خدایی
با یک سبد پر از گل در عین بی ریایی
گویی به من می گفتند پنجره های خونه
منتظرت نبوده برگرد برو دیوونه
برگرد برو دیوونه
هرچه به در کوبیدم نشنیدم جوابی
نشنیدم صدایی
یکی یکی گل ها رو با گریه پرپر کردم
با چشمای پر از اشک لحظه ها رو سر کردم
با چشمای پر از اشک لحظه ها رو سر کردم
در فکر پوچی عشق هوا کم کم تاریک شد
شب با سکوت سردش آروم آروم نزدیک شد
شمعی پشت پنجره با دست او روشن شد
روح سرگردون من مایل به ترک تن شد
دوتا سایه رو دیوار دوتا جامو نوشیدن
طعم هوس هاشونو با بوسه ای چشیدن
یکی یکی گل ها رو با گریه پرپر کردم
شعر شکست عشقو تا خونه از بر کردم
شعر شکست عشقو تا خونه از بر کردم

Shadow

I went to see her with a love from God
With a basket full of flowers, with real sincerity
It felt like the windows of the house were telling me
She has not been waiting for you, go back, you fool
Go back, you fool
As much as I knocked on the door, I didn't hear an answer
I didn't hear a sound
I plucked each flower one by one, with tears
I dealt with each moment with eyes full of tears
I dealt with each moment with eyes full of tears
While thinking about the emptiness of love, the air slowly darkened
The night with its cold silence came quietly
A candle behind the window lit up by her hand
My wandering soul was ready to leave my body
Two shadows on the wall drank from two cups
They tasted their desires with a kiss
I plucked each flower one by one, with tears
I memorized the poem of a broken love all the way home
I memorized the poem of a broken love all the way home