Paroles et traduction Makan Ashgvari - I Fear

I Fear

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
من مستم و تو دیوانه
تورا گفتم کم خور دو پیمانه
در شهر کسی را هشیار نمیبینم
یکی شوریده یکی دیوانه
دلبر عزیز شوخ با تمیز
برخیز و بریز
دلبر عزیز شوخ تمیز
برخیز و بریز
زان می که جوان سازد
حدیث ما بر دلدار بازگو
ولی نه چنان که کسی را خبر شود
دلبر عزیز شوخ با تمیز
برخیز و بریز
دلبر عزیز شوخ تمیز
برخیز و بریز
زان می که جوان سازد
عشقم به تو پردازد

I Fear

I fear that my tears may unveil our sorrow
And this secret, kept close, may become known to everyone
They say a ruby is formed through patience
Yes, but only with the blood of the heart
I am intoxicated, and you are mad
I told you, drink less than two glasses
I see no one sober in the city
One is distraught, another is insane
My dear and charming beloved
Rise and pour
My dear and charming beloved
Rise and pour
From that wine that rejuvenates
Tell our story to the beloved
But not in a way that anyone will know
My dear and charming beloved
Rise and pour
My dear and charming beloved
Rise and pour
From that wine that rejuvenates
My love for you grows