Paroles et traduction Mohsen Chavoshi - Ou
Добавлять перевод могут только зарегистрированные пользователи.
تاج
گذاری
کند
، آمده
کاری
کند
Crowned
king,
he
did
his
work
بت
شکند
شاهِ
ما
، بنده
نوازی
کند
Our
king
broke
the
idol,
and
spared
his
servant
ما
بنوازیم
نیست
، ناز
بتِ
بت
شکن
We
do
not
play,
idol-breaking
beauty
بت
بنوازد
هر
آن
، چنگ
به
سازی
کند
The
idol
plays
its
lute,
and
makes
a
sound
آمده
با
قصد
خود
، هرچه
بتِ
قادر
است
Arrived
with
his
own
intent,
whatever
the
idol
can
do
با
تبرش
یک
نفس
، دست
درازی
کند
With
his
axe,
he
quickly
makes
his
move
خویِ
علی
خویِ
او
، رویِ
علی
رویِ
او
He
has
the
character
of
Ali,
the
face
of
Ali
دست
به
زانو
زنَد
، فتح
اراضی
کند
He
kneels,
and
conquers
the
land
خویِ
علی
خویِ
او
، رویِ
علی
رویِ
او
He
has
the
character
of
Ali,
the
face
of
Ali
دست
به
زانو
زنَد
، فتح
اراضی
کند
He
kneels,
and
conquers
the
land
تیغ
کَشاند
به
هر
، کس
که
به
ناحق
گرفت
He
unsheathes
his
sword
on
anyone
who
takes
unjustly
عدل
کشاند
به
هر
، قصد
به
قاضی
کند
He
brings
justice
to
everyone,
and
intends
to
be
a
judge
سر
بزند
آنکه
را
، خونِ
خلایق
مَکید
He
beheads
those
who
suck
the
blood
of
the
people
آبِ
رخِ
مردُمان
، ریخته
بازی
کند
He
makes
a
mockery
of
the
water
of
men's
faces
باز
بگیرد
خود
آن
، آهِ
دلِ
مردُمان
He
takes
back
the
sighs
of
the
people
خود
دِل
ایتام
را
، آمده
راضی
کند
He
has
come
to
satisfy
the
orphans'
hearts
در
نگشاید
به
آن
، ذات
که
پهلوی
خلق
He
does
not
open
the
door
to
those
who
break
the
people's
sides
میشکند
دَم
به
دَم
، بعد
نمازی
کند
He
breaks
every
moment,
and
then
prays
تیغ
به
فرقش
زنید
، شیر
به
زهرش
کنید
Thrust
a
sword
into
his
head,
and
poison
him
شیرِ
خدا
باز
خود
، بنده
نوازی
کند
The
lion
of
God
will
spare
his
servant
لافتی
ای
پدر
، لافتی
جز
شما
There
is
no
god
but
you,
father
فُزتُ
بربک
علی
، فرقِ
تو
را
میخرم
I
have
attained
my
Lord,
Ali,
I
will
buy
your
head
همچو
برادر
شهید
، دست
و
سرم
آنِ
او
Like
my
brother
the
martyr,
my
hand
and
my
head
belong
to
him
زهر
بنوشم
شها
، بنده
شهیدت
شوم
I
will
drink
poison,
my
Lord,
I
will
be
your
martyr
بنده
سرافکنده
ام
، در
گذر
از
نطفه
ات
I
am
your
humble
servant,
forgive
my
essence
قول
دهم
چون
شما
، شیرِ
خدایی
رَوم
I
promise
that
like
you,
I
will
be
the
lion
of
God
خوی
علی
خویِ
او
، رویِ
علی
رویِ
او
He
has
the
character
of
Ali,
the
face
of
Ali
دست
به
زانو
زَند
، فتحِ
اراضی
کند
He
kneels,
and
conquers
the
land
خوی
علی
خویِ
او
، رویِ
علی
رویِ
او
He
has
the
character
of
Ali,
the
face
of
Ali
دست
به
زانو
زَند
، فتحِ
اراضی
کند
He
kneels,
and
conquers
the
land
شبهِ
علی
میرود
، عزل
به
ما
میرسد
The
likeness
of
Ali
is
gone,
and
we
are
deposed
دستِ
خدا
بر
سرم
، او
برسَد
در
برم
God's
hand
is
on
my
head,
he
will
come
to
me
شبهِ
پیمبر
کلان
، جامه
ی
تن
همچو
آن
The
likeness
of
the
great
Prophet,
his
clothes
are
like
his
جامه
دران
خواهمش
، از
سرِ
او
نگذرم
I
will
tear
his
clothes,
I
will
not
let
him
go
با
یدِ
الله
با
تیرِ
علی
ذوالفقار
With
the
hand
of
God,
with
the
arrow
of
Ali,
Zulfiqar
سینه
ی
گردن
کَشان
، اذن
دهد
میدرم
May
he
give
permission,
and
I
will
tear
the
chests
of
the
proud
خوی
علی
خویِ
او
، رویِ
علی
رویِ
او
He
has
the
character
of
Ali,
the
face
of
Ali
دست
به
زانو
زَند
، فتحِ
اراضی
کند
He
kneels,
and
conquers
the
land
خوی
علی
خویِ
او
، رویِ
علی
رویِ
او
He
has
the
character
of
Ali,
the
face
of
Ali
دست
به
زانو
زَند
، فتحِ
اراضی
کند
He
kneels,
and
conquers
the
land
Évaluez la traduction
Seuls les utilisateurs enregistrés peuvent évaluer les traductions.
Writer(s): Mohsen Chavoshi
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.