Paroles et traduction Mohsen Chavoshi - Vasiat

Vasiat

برای این گل قرمز، نماز مرده بخوانید، مرا شمرده بخوانید
برای خاکسپاری، تمام باغچه ها را، به مادرم بسپارید
دو دانگ پیرهنم را، دو پاره از کفنم را، به این دو چشم بدوزید
سپس ملال تنم را، دو بال پر زدنم را، در این کفن بگذارید
به همسر نگرانم، به نقل قول بگویید، چه دوست داشتنی بود
شما، آهای شماها، شما که همسر خود را، همیشه دوست ندارید
زیاد امید ندارم، که از تپیدن قلبم، گلی دوباره بروید
مگر بهار که سر شد، کنارِ سنگ مزارم، دلی دوباره بکارید
کدام قله، کدام اوج؟، منی که این همه کوهم، از این جهان به ستوهم
من از شکار نکردن، شما از اینکه شکارم، نبوده اید شکارید
دو دانگ پیرهنم را، دو پاره از کفنم را، به این دو چشم بدوزید
سپس ملال تنم را، دو بال پر زدنم را، در این کفن بگذارید

Vasiat (Will)

For this red rose, say the prayer of the dead, count me among them.
For the burial, entrust all the gardens to my mother.
Sew two parts of my shirt, two pieces of my shroud, to these two eyes.
Then, lay the weariness of my body, my two wings of flight, in this shroud.
Tell my worried wife, as a quote, how lovely she was.
You, oh you, who do not always love your own wives.
I do not have much hope that a flower will grow again from the beating of my heart.
Unless, when spring arrives, you plant a new heart beside my tombstone.
Which peak, which summit? I, who am already a mountain, am tired of this world.
I am tired of not hunting, you are tired of being my prey, yet you have never been hunted.
Sew two parts of my shirt, two pieces of my shroud, to these two eyes.
Then, lay the weariness of my body, my two wings of flight, in this shroud.