Sadegh - Jahesh Yaftamoon - traduction des paroles en anglais

Paroles et traduction Sadegh - Jahesh Yaftamoon




Jahesh Yaftamoon
Jahesh Yaftamoon
پرده ها رفتن کنار اون
The curtains are gone.
با صورت نامعلوم رویِ صن
With an unknown face on the stage.
همه حضار داد میزدن
Everyone in the audience was screaming.
اون باید به حقاش برسه
He needs to get his due.
یکی از بینِ جمعیت گفت
One in the crowd said
اون آخرین فرزند پاکِ ماست
He is our last pure child.
از اون سمت دیگه داد زدن
They shouted from the other side.
با این حال اما اون بندِ پایِ ماست
But that's our leg band.
جمع ساکت شد انگار
The crowd was silent.
که همه میخواستن بگن متفاوته
That everyone wanted to say was different.
همه قدرتاشو دیده بودن
They had seen all his powers.
میدونستن هم که پُر و قاطعه
They knew he was full and decisive.
محبوبِ اهریمن بود همینطور عزیزِ خدا
He was the devil's beloved, too, dear God.
پس حرفشو از اونجا باز کرد که من درونِ شمام
So he opened his mouth that I was inside you.
دوستان ، با چشمایِ بسته و جسمِ سردم
Friends, with my eyes closed and my body cold.
من آخرین رگم وصل به گردن
I have my last vein attached to my neck.
من آخرین نامه قبلِ مرگم
I'm the last letter before I die.
توو آخرین سطرم میگه برگرد
In my last line, he says, "come back".
سقوط با شکوهم مثِ آبشار
Fall with glory like a waterfall
فرود با جلال اَ دلِ آسمان
Landing with the glory of the sky
طلوع و غروبِ ماه و آفتاب
Sunrise and sunset
شاید هم اینطور نیست کلِ داستان
Maybe not the whole story
آروم یه بذر از بین بذرا زد
He slowly sowed a seed.
جوونه رد کرد حد و مرزو
The young man rejected the boundaries.
خاکِ مادر داد میزد
Mother's dust was screaming.
که درد میکنه جا چنگ و زخما
It hurts, it hurts.
ریشه اما نفهمیدش دوییدش و دویید
But he didn't understand it. he ran and ran.
تا رسید به هسته یِ اون مغز اونو جویید
He's been chewing his brain until he gets to the core.
غذاش بود ، بزرگ شد
It was his food, he grew up.
نمیدونست کجا میشه این چرخه رو بُرید
He didn't know where to go through this cycle.
ادامه نداد گفت شاید باشه اشتباه
He didn't go on he said Maybe it was a mistake
دید ولی نمیتونه زیاد شده اشتها
He saw it, but he can't. he's got a lot of appetite.
کرده بی ساقه رشد فراتر از ارتفاع
Stemless growth beyond height
نداشتش هیچوقت تعریفی از انتها
He never had it. definition of the end
برگاش کم کم خشک شدن
The leaves are dry.
شاخه هاش آروم مشت شدن
The branches are gently punched.
با سمتِ سیاهِ خودش شد طرف
He went with his black side.
گفت باید بهش پشت کنم
He said I should turn my back on him.
رو کرد به سمتِ خالق گفت
He turned to the creator and said
بیا این طلسمو باطل کن
Come and break this spell.
برگام برا تو حقم نی
I'm not entitled to you.
ولی این چرخه رو کامل کن
But complete this cycle.
مرگ رسید قد کشید
Death has come.
دست که داد دست کشید
He gave up. he gave up.
نه پایانی بود نه آغازی
There was no end, no beginning.
پس زمینِ فعلی رو نقش کشید
So he played the current ground.
دونه دونه برگای من دانشمه میدونی
One by one, I'm a scientist. you know.
عاشقتم عاشقمی عاشقِ هم میمونیم
I love you, I love you, we love each other.
وای از این وسوسه یِ حق منه برگا
Woe to me for this temptation.
بیا بهم پسش بده تا نشده سرما
Come give me it back so it's not cold.
با برگشت این برگا منم که میمونم
With this back, I'm the one who's staying.
بیا کمک کن بتونم بیارم مهمونم
Come help me get my guest.
تو هر سلولم من و تو جهان هستی بود
In every cell, you and I were in the universe.
من اینارو دیدم ، من اینو میدونم
I've seen these, I know that.
درارو قفل کن پرده ها رو بکش
Lock the doors, pull the curtains.
شهر با خودش که شرِ ضامنتو بکش
The city with itself to kill the evil of your guarantor.
محیطو آروم کن با صدای انفجارت
Calm the environment with the sound of your explosion.
سکوتو تابو کن حتی اگه اشتباهِ
Taboo your silence, even if it's wrong.
بچه های طوفان غولای یه چشم
The one-eyed giant storm kids.
فصل جلو سایده برگردید به عشق
Season forward sideways get back to love
حفاظارو باز کنید رسید فصل سیلاب
Open the Guard. flood season receipt
شنا کنید دور بشید از مرکز گرداب
Swim away from the center of the vortex





Writer(s): sadegh vahedi


Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.