Paroles et traduction Sattar - Taazim
من
می
خواستم
برسم
توی
حرفات
به
صدا
I
wanted
to
reach
the
voice
in
your
words
به
الفبای
نجیب
واسه
ی
ذکر
دعا
To
a
noble
alphabet
for
the
mention
of
a
prayer
من
می
خواستم
برسم
به
همه
کنایه
ها
I
wanted
to
reach
all
the
innuendos
به
حقیقت
تنت
، تو
تموم
سایه
ها
To
the
truth
of
your
body,
in
all
the
shadows
دل
من
دل
من
، دیگه
تسلیم
تو
بود
My
heart,
my
heart,
is
now
surrendered
to
you
با
حقارت
تنم
دل
به
تعظیم
تو
بود
With
the
humiliation
of
my
body,
my
heart
was
in
reverence
to
you
من
می
خواستم
برسم
، به
تو
خوب
توعزیز
I
wanted
to
reach
you,
you
dear
one
تا
یه
سایه
بون
بشی
، واسه
من
وقت
گریز
To
be
a
shelter
for
me,
when
I
need
to
escape
نتونست
پر
بکشه
نفس
خسته
ی
من
My
weary
breath
couldn't
soar
به
صدات
نمی
رسید
لبای
بسته
ی
من
My
closed
lips
couldn't
reach
your
voice
من
فقط
یه
بی
نصیب
، من
فقط
یه
دردمند
I
am
only
a
dispossessed
one,
I
am
only
a
sufferer
با
حقارت
تنم
، پیش
معراج
بلند
With
the
humiliation
of
my
body,
before
your
lofty
ascension
واسه
ی
شنیدنت
، من
باید
پاک
بشم
To
hear
you,
I
must
be
purified
تو
مسیر
بودنت
، من
باید
خاک
بشم
On
the
path
to
being
with
you,
I
must
become
dust
تو
مسیر
بودنت
من
عاشق
یه
اسیر
On
the
path
to
being
with
you,
I
am
in
love
with
a
captive
مثل
عابرهای
مست
مثل
برده
های
پیر
Like
intoxicated
wayfarers,
like
aged
slaves
بودنم
به
چشم
تو
، مثل
نامه
یا
یه
خط
My
being
in
your
eyes,
is
like
a
letter
or
a
line
شایدم
گنگ
و
غریب
، با
یه
انشای
غلط!
Perhaps
a
mute
and
strange
being,
with
a
wrong
essay!
Évaluez la traduction
Seuls les utilisateurs enregistrés peuvent évaluer les traductions.
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.