Paroles et traduction Sattar - Tou Khasty
دیگه
دست
از
سرم
بردار
برو
می
خوام
که
تنها
شم
Stop
bothering
me,
go
away.
I
want
to
be
alone.
منو
راحت
بذار
می
خوام
که
تو
حال
خودم
باشم
Leave
me
alone.
I
want
to
be
in
my
own
space.
خودت
بی
حوصلم
کردی
برو
دست
از
سرم
بردار
You're
the
one
who
made
me
restless.
Go
away,
stop
bothering
me.
به
جای
بی
خیالی
ها
نشد
درکم
کنی
یک
بار
Instead
of
being
carefree,
you
couldn't
understand
me
once.
تو
خواستی
یه
پریشونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
be
confused,
you
did.
تو
خواستی
رو
بگردونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
turn
around,
you
did.
تو
خواستی
یه
پریشونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
be
confused,
you
did.
تو
خواستی
رو
بگردونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
turn
around,
you
did.
تو
حالم
رو
نمی
فهمی
تو
حالم
رو
نمی
دونی
You
don't
understand
my
feelings,
you
don't
know
how
I
feel.
نه
احساس
و
نه
حرفامو
تو
از
چشام
نمی
خونی
You
don't
read
my
feelings
or
my
words
from
my
eyes.
اگه
با
سنگ
و
با
دیوار
من
احساسم
رو
می
گفتم
If
I
expressed
my
feelings
to
stones
and
walls,
صدایی
لااقل
مثل
ترک
خوردن
رو
می
شنفتم
I
would
at
least
hear
a
sound
like
cracking.
تو
خواستی
یه
پریشونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
be
confused,
you
did.
تو
خواستی
رو
بگردونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
turn
around,
you
did.
تو
خواستی
یه
پریشونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
be
confused,
you
did.
تو
خواستی
رو
بگردونم
تو
خواستی
You
wanted
me
to
turn
around,
you
did.
Évaluez la traduction
Seuls les utilisateurs enregistrés peuvent évaluer les traductions.
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.