Paroles et traduction Viguen - Haram

Haram

اومدم تو حرم چشمای نازت، نذرمو ادا کنم
تنگ شب، وقت غروب، زانو بغل بشینم دعا کنم
پاکی سینه تو، به عمیقی مثل دریا می مونه
رنگ چشمات مثل شب واسه هر دیده باز
نغمه خواب می خونه
نغمه خواب می خونه
بوی عطر تن تو مثل گلاب تو حرم
با منه هر جا میرم
شاهد غم های سنگین منه
این دو تا چشم ترم
حرم چشمای تو قصه دنیای منه
یه بهانه برای همه حرفای منه
مثل یک خاطره، یه حدیث گنگ
قدرت گفتن همه شعرای منه

اومدم تو حرم چشمای نازت، نذرمو ادا کنم
تنگ شب، وقت غروب، زانو بغل بشینم دعا کنم
پاکی سینه تو، به عمیقی مثل دریا می مونه
رنگ چشمات مثل شب واسه هر دیده باز
نغمه خواب می خونه
نغمه خواب می خونه
بوی عطر تن تو مثل گلاب تو حرم
با منه هر جا میرم
شاهد غم های سنگین منه
این دو تا چشم ترم
حرم چشمای تو قصه دنیای منه
یه بهانه برای همه حرفای منه
مثل یک خاطره، یه حدیث گنگ
قدرت گفتن همه شعرای منه

Haram (Sanctuary)

I came to the sanctuary of your beautiful eyes, to fulfill my vow,
At dusk, in the deep of night, I kneel and pray.
The purity of your heart is as deep as the ocean,
The color of your eyes, like the night, sings a lullaby
to every open eye.
Sings a lullaby.
The scent of your body, like rosewater in a shrine,
Is with me wherever I go.
Witness to my heavy sorrows,
Are these two tearful eyes.
The sanctuary of your eyes is the story of my world,
An excuse for all my words.
Like a memory, a cryptic hadith,
The power to speak all my poems.

I came to the sanctuary of your beautiful eyes, to fulfill my vow,
At dusk, in the deep of night, I kneel and pray.
The purity of your heart is as deep as the ocean,
The color of your eyes, like the night, sings a lullaby
to every open eye.
Sings a lullaby.
The scent of your body, like rosewater in a shrine,
Is with me wherever I go.
Witness to my heavy sorrows,
Are these two tearful eyes.
The sanctuary of your eyes is the story of my world,
An excuse for all my words.
Like a memory, a cryptic hadith,
The power to speak all my poems.