Текст песни Forough - Alireza Ghorbani
مرگ
من
روزی
فرا
خواهد
رسید
در
بهاری
روشن
از
امواج
نور
در
زمستانی
غبار
آلود
و
دور
یا
خزانی
خالی
از
فریاد
و
شور
می
روم
از
خویش
و
می
مانم
ز
خویش
هرچه
برجا
مانده
ویران
می
شود
روح
من
چون
بادبان
قایقی
در
افق
ها
دور
و
پنهان
می
شود
خاک
می
خواند
مرا
هر
دم
به
خویش
میرسم
از
ره
که
در
خاکم
نهند
آه
شاید
عاشقانم
نیمه
شب
گُل
به
روی
گور
غمناکم
نهند
لیک
دیگر
پیکر
سرد
مرا
می
فشارد
خاک
دامنگیر
خاک
بی
تو
دور
از
ضربه
های
قلب
تو
قلب
من
می
پوسد
آنجا
زیر
خاک
بی
تو
دور
از
ضربه
های
قلب
تو
قلب
من
می
پوسد
آنجا
زیر
خاک
بی
تو
دور
از
ضربه
های
قلب
تو
قلب
من
می
پوسد
آنجا
زیر
خاک
بعد
ها
نام
مرا
باران
و
باد
نرم
می
شویند
از
رخسار
سنگ
گورِ
من
گمنام
می
ماند
به
راه
فارغ
از
افسانه
های
نام
و
ننگ

Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.