Текст и перевод песни Aref - Be Tars Az Man

Be Tars Az Man

اگر حرفي، سرودي روي لب ها نيست
و زنگ نعره اي در گوش شب ها نيست
اگر اكنون هجوم درد و تنهاييست
اگر اميد من اميد روياييست
بترس از من بترس ازمن
از اين سيل جدا افتاده مغرور
بترس از من بترس ازمن
كه پر كينه نگاهت مي كنم از دور
نخواهم رفت ، خواهم ماند
روزي با تو ، خواهم خواند
سرودي را كه از چشمم نمي خواني
حديثي را كه جز رويا نمي داني
برايت مهربان بودم
تو مي دانستي و نا مهربان بودي
به پايت زندگي دادم
تو رنجم دادي و در فكر جان بودي
گرفتي هر چه از من بود
چو دشمن مرا پا بستي و رفتي
چو ترسيدي كه بگريزم
پل پيوندمان بشكستي و رفتي
بترس از من بترس ازمن
از اين سيل جدا افتاده مغرور
بترس از من بترس ازمن
كه پر كينه نگاهت مي كنم از دور
بترس از من بترس ازمن
از اين سيل جدا افتاده مغرور
بترس از من بترس ازمن
كه پر كينه نگاهت مي كنم از دور

Be Tars Az Man

If there is no word, no song on your lips
And the echo of a roar in the night
If only the surge of pain and loneliness now
If my hope is the hope of a dream
Be afraid of me
From this arrogant, isolated torrent
Be afraid of me
That I look at you with spite from afar
I will not leave, I will stay
One day with you, I will sing
A song that you cannot read from my eye
A tale that you only know as a dream
I was kind to you
You knew and were unkind
I gave you life
You hurt me and thought of your own safety
You took everything from me
Like an enemy, you bound my feet and left
As you were afraid I would escape
You broke the bridge of our bond and left
Be afraid of me
From this arrogant, isolated torrent
Be afraid of me
That I look at you with spite from afar
Be afraid of me
From this arrogant, isolated torrent
Be afraid of me
That I look at you with spite from afar