Текст и перевод песни Babak Jahanbakhsh - Cafe Paeiz
Добавлять перевод могут только зарегистрированные пользователи.
از
تو
میگم
و
شب
آروم
میشه
از
تو
میگم
و
نفس
می
گیرم
I
speak
of
you
and
the
night
calms,
I
speak
of
you
and
I
breathe
again,
یه
روز
از
همین
روزای
پیش
رو
تو
رو
از
زندگی
پس
می
گیرم
One
day,
from
these
days
ahead,
I
will
reclaim
you
from
life.
کوچه
ها
هوای
بارون
دارن
پنجره
پر
شده
از
مرگ
درخت
The
alleys
have
the
scent
of
rain,
the
window
is
filled
with
the
death
of
trees,
تو
یه
روزی
یاد
من
میوفتی
هم
نفس
با
آخرین
برگ
درخت
One
day
you
will
remember
me,
breathing
with
the
last
leaf
of
the
tree.
کافه
هارو
پی
تو
می
گردم
صندلی
به
صندلی
میز
به
میز
I
search
the
cafes
for
you,
chair
by
chair,
table
by
table,
تو
تو
پاییز
رسیدی
باید
تو
رو
پس
بگیرمت
از
پاییز
You
arrived
in
autumn,
I
must
reclaim
you
from
autumn.
کافه
هارو
پی
تو
میگردم
صندلی
به
صندلی
میز
به
میز
I
search
the
cafes
for
you,
chair
by
chair,
table
by
table,
تو
تو
پاییز
رسیدی
باید
تو
رو
پس
بگیرمت
از
پاییز
You
arrived
in
autumn,
I
must
reclaim
you
from
autumn.
خش
خش
برگارو
که
می
شنوم
فصل
خوشبخی
من
سر
میرسه
When
I
hear
the
rustling
of
leaves,
my
season
of
happiness
arrives,
جای
خالیت
منو
آتیش
میزنه
وقتی
تقویم
به
آذر
میرسه
Your
absence
sets
me
on
fire,
when
the
calendar
reaches
December.
حتی
یلدا
نتونست
صبر
کنه
تا
دلم
دوباره
به
حرف
بیاد
Even
Yalda
couldn't
wait
for
my
heart
to
speak
again,
رو
سرم
رد
زمستونه
ببین
تا
نیمومدی
داره
برف
میاد
See
the
shadow
of
winter
on
my
head,
it's
snowing
before
you
return.
کافه
هارو
پی
تو
می
گردم
صندلی
به
صندلی
میز
به
میز
I
search
the
cafes
for
you,
chair
by
chair,
table
by
table,
تو
تو
پاییز
رسیدی
باید
تو
رو
پس
بگیرمت
از
پاییز
You
arrived
in
autumn,
I
must
reclaim
you
from
autumn.
کافه
هارو
پی
تو
می
گردم
صندلی
به
صندلی
میز
به
میز
I
search
the
cafes
for
you,
chair
by
chair,
table
by
table,
تو
تو
پاییز
رسیدی
باید
تو
رو
پس
بگیرمت
از
پاییز
You
arrived
in
autumn,
I
must
reclaim
you
from
autumn.
Оцените перевод
Оценивать перевод могут только зарегистрированные пользователи.
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.