Текст и перевод песни Fereydoun - Khaterat-e Gomshodeh

Khaterat-e Gomshodeh

آن چشم ها هنوز رهایم نمی کند
فکری به حال دغدغه هایم نمی کند
آن چشم های آبی دریایت هنوز
از ساحل سوکت رهایم نمی کند
من دفتری پر از غزلم ،از ترانه ام
لب های تو عاشقانه،هجایم نمی کند
آواز گل های غزل ساز تو چرا
از انحنای کوچه صدایم می کند
من زخمی هزار زبان تغسلم
آن دست های گرم دوایم نمی کند
آن خاطرات گمشده در ذهن بادها
یک لحظه بی تو، از تو جدایم نمی کند
آن چشم ها که عامل ویرانی منند
یک قطره گریه نیز برایم نمی کنند
آن چشم ها هنوز رهایم نمی کند
فکری به حال دغدغه هایم نمی کند
آن چشم های آبی دریایت هنوز
یک قطره گریه نیز برایم نمی کنند

Lost Memories

Those eyes still don't let me go,
Don't think about my worries,
Those blue eyes of your ocean still,
Don't let me go from the shore of your silence,
I'm a book full of ghazals, and songs,
Your lips don't recite me, my beloved,
Why is the song of your ghazal flowers,
Calling me from the curve of the street?
I'm a wounded soul with a thousand tongues,
Those warm hands don't heal me,
Those lost memories in the mind of the wind,
Not for a moment, do they separate me from you,
Those eyes that are the cause of my ruin,
Don't shed even a tear for me,
Those eyes still don't let me go,
Don't think about my worries,
Those blue eyes of your ocean still,
Don't shed even a tear for me,