Текст и перевод песни Habib - Album

Album

به آلبوم شبی تار سحر نظر کردم
به یاد عمر گذشته شبی سحر کردم
به یادبود عزیزان دمی به سر بردم
شبی دومرتبه با عمر رفته سر کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم
مناظری ز حیات گذشته را دیدم
بدیدم آن همه باز دیدهدیده پر گوهر کردم
نشان کودکی از مام خسته پرسیدم
دوباره دیدنی از چهره پدر کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم
هنوزم آن خاطرات در یاد هست
اگر چه بر سر آن زندگی هدر کردم
ولی طراوت عکس گذشته ام می گفت
به هر حساب در این ماجرا ضرر کردم
ولی طراوت عکس گذشته ام می گفت
به هر حساب در این ماجرا ضرر کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم
به آلبوم شبی تار سحر نظر کردم
به یاد عمر گذشته شبی سحر کردم
به یادبود عزیزان دمی به سر بردم
شبی دومرتبه با عمر رفته سر کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم
به هر دریکه شدم ، بی نتیجه برگشتم
دری گشوده نشد، خویش در به در کردم

Album

My dearest, when I looked through the album on a dark night at dawn,
I took a moment to remember my past life,
Recalling my loved ones, I filled my heart,
And spent a night revisiting the days that departed.
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.
I saw scenes from my past life,
I saw again those precious moments,
I asked my weary mother about my childhood,
I saw my father's face once more.
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.
Those memories still linger in my mind,
Although I wasted my life on them.
But my past photos whispered to me,
"You've lost in this game of life."
But my past photos whispered to me,
"You've lost in this game of life."
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.
My dearest, when I looked through the album on a dark night at dawn,
I took a moment to remember my past life,
Recalling my loved ones, I filled my heart,
And spent a night revisiting the days that departed.
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.
To every door I went, I returned with no avail,
No door opened, I found myself astray.