Текст и перевод песни Mahsa Vahdat - The sun rises

The sun rises

نگاه کن
که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سر کشم اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
نگاه کن
تمام هستی ام خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دور ها و دور ها
ز سر زمین عطر ها و نورها
به راه پر ستاره می کشانی ام
فرا تر از ستاره می نشانی ام
کنون که آمدیم تا به اوج
مرا بشوی با شراب موج ها
مرا بپیچ در حریر بوسه ات
مرا بخواه در شبان دیر پا
مرا دگر رها مکن
مرا ازین ستاره ها جدا مکن
نگاه کن
تو می دمی و
آفتاب می شود

The sun rises

Look
How the sorrow in my eyes melts away like raindrops
How the shadow of my rebellious self surrenders to the grasp of the sun
Look
Look
My world is falling apart
A flame draws me into its embrace
It lifts me high
It ensnares me
Look, my entire sky is filled with shooting stars
You came from afar, from distant lands
From a realm of fragrance and light
You lead me on a star-studded path
You guide me beyond the stars
Now that we've reached this peak
Bathe me in the wine of the waves
Wrap me in the gossamer of your kisses
Desire me in the lingering night
Do not let go of me
Do not tear me away from these stars
Look
You breathe
And the sun is born