Текст и перевод песни Siavash - Bachehaa

Bachehaa

رفتم به سوی خونه
خونه بود آشیونه
دیدم در ها بسته
پنجرها شکسته

کوچه ها همه ساکت
صدای بچه ها نیست
نگاه ها همه سرد
دیگه اون خنده ها نیست

دیدم یک پیر خسته
کنج دیوار نشسته
گم شده تو خیالش
باده به دست و مسته

همه همه منتظر
نشستن تا که خدا بفرسته از اون بالا
ی ی ی ی هم صدا
شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو

بشکنیم این سکوت
باز کنیم این درها رو
شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو

بشکنیم این سکوت
باز کنیم این درها رو

همه همه منتظر
نشستن تا که خدا بفرسته از اون بالا
ی ی ی ی هم صدا
شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو

بشکنیم این سکوت
باز کنیم این درها رو

شاید که ما دوباره تو هر شعر و ترانه
بشنویم از عاشقی

شمع و گل و پروانه
شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو

بشکنیم این سکوت
باز کنیم این درها رو

شاید که ما دوباره تو هر شعر و ترانه
بشنویم از عاشقی

شمع و گل و پروانه
شاید که ما دوباره بشنویم بچه ها رو

Children

I went towards home,
Home was a nest,
I saw the doors closed,
Windows broken.

The streets are all silent,
The sound of children is gone,
The looks are all cold,
Those laughs are no more.

I saw a tired old man,
Sitting in the corner of the wall,
Lost in his thoughts,
Wine in hand and drunk.

Everyone is waiting,
Sitting until God sends from above,
Yeah, yeah, yeah, together,
Maybe we will hear the children again.

Break this silence,
Open these doors,
Maybe we will hear the children again.

Break this silence,
Open these doors.

Everyone is waiting,
Sitting until God sends from above,
Yeah, yeah, yeah, together,
Maybe we will hear the children again.

Break this silence,
Open these doors.

Maybe we will again, in every poem and song,
Hear of love.

Candles, flowers, and butterflies,
Maybe we will hear the children again.

Break this silence,
Open these doors.

Maybe we will again, in every poem and song,
Hear of love.

Candles, flowers, and butterflies,
Maybe we will hear the children again.