Farzad Farrokh - Havaye To Lyrics

Lyrics Havaye To - Farzad Farrokh



به هوای تو من
تو خیال خودم
بی تو پرسه زدم
منو برد به همان
شبی که به چشای تو زل می زدم
من به دنیای تو با
این احساس ناب عادت کردم
عادت کردم
بعد از آن شب سرد
هر نگاه تو را عبادت کردم (عبادت کردم)
آه که نبودت
به من آتش جان زد
سوختم از این عشق
که تو را بی وفا کرد
من شدم آن کس
که روم پی مستی
قلب مرا تو شکستی
دل به تو دادم
که غمم برهانی
نشوی تو همان کس
که به درد بکشانی
کاش که شود باز
که یه روز تو بیایی و بمانی
حال که دگر
که مرا تو نخواهی
تو بگو چه کنم که هوایت
برهد ز سرم
تو ندانی که خود
که تمامِ منی
تو همانی که
من نتوانم از یاد ببرم
بعد از آن همه زخم
که به جان من افتاد
تو به تسکین دل یار دگر بودی
من به جان بخریدم
که بمیرم و اما
برسی به کسی که
به آن دل داده بودی
دل داده بودی
دل داده بودی
آه که نبودت
به من آتش جان زد
سوختم از این عشق
که تو را بی وفا کرد
من شدم آن کس
که روم پی مستی
قلبِ مرا تو شکستی
دل به تو دادم
که غمم برهانی
نشوی تو همان کس
که به درد بکشانی
کاش که شود باز
که یه روز تو بیایی و بمانی




Farzad Farrokh - Havaye To
Album Havaye To
date of release
05-09-2017




Attention! Feel free to leave feedback.