Текст песни Jomeha - Amir Tataloo

جورِ دیگر باید دید
زیرا جهان جورِ دیگر است
آقا راستی، چرا زیرا داریم، رورا نداریم؟
بی نمک

واقعیت اون نیست که تو چشمای تو موج می زنه
واقعیت این شب تیره ست
واقعیت اینه که بین من و تو تا آخر عمر
دیگه هرچی حرمته شیکست
یه، واقعیت این نیست که تو اخبار می گن
واقعیت تو ایران و کوچه ست
واقعیت این نیست که واسه ت از هوای بهشت می گن
واقعیت همین زندگی پوچه ست

آره خب این جمعه ها غروبش بده، وسط شهر غم دیده
بس گفتن از شنبه شروعه، واسه ما شنبه منبه تعطیله (واسه ما شنبه تعطیله)
یه شنبه ریکاوری، کُسه قبلشم به من می ده
دوشنبه اِستارته و شلیک و طبیعت فشنگشم چیده

این جمعه ها غروبش بده وسطِ شهرِ غم دیده
بس گفتن از شنبه شروعه، واسه ما شنبه منبه تعطیله (شنبه منبه تعطیله)
یه شنبه ریکاوری، کُس قبلشم به من می ده
دوشنبه اِستارته و شلیک و طبیعت فشنگشم چیده

سه شنبه جلو پا جلو بازو، یکی پایین یکی بالا
یین یانگ،می آی بالا زرتی با ما
انگار کُره خر دادن بهت تیتاپ، آ
دنبال قدمای بزرگ نگیر فازِ چِتی با ما
می گی که این یکیت خفنه،ولی هنو چِرتی بابا، اَه
چهارشنبه ها رو دوس دارم، منم عین خیلیای دیگه
می دونم اینو خوب نی که تنهام و اینو هرکی بِیبی داره می گه
پنجشنبه دِلَم می گیره، ولی خُب می گذره اینم
روزا با بی میلی داره می ره، پاهام دم داره می پره سینه م
شب تَبِ وینسترول هَنو، درد داره جایِ آمپولِ دیرو
جهان شده یه ساعت خوابیده، مردم یه مشت پاندول بی روح
ما که خُب وضعِمون بد نی ، پُرِ کاغذه سامسونِتیمون
اما یه سِری اگه هم نیارن، اثاثو می ریزه صابخونه بیرون
یه

آری
جهش لازم است و پول
تنها می تواند دلیلی برای جهش باشد نه خودِ آن
اما برای هر جهشی نیز دلیل لازم است
آقا، نیز همون داداشِ میزه؟
بی نمک!
باید به کُل آدما شک کرد، که حتی جمعه ها مُکدر شد
باید به سادگی توهم داشت ، نگاه کن گریه هامو بدتر شد
باید به جمع یه ضربدر زد، باید که مِنها، تقسیم و مُفرد شد
باید به ثانیه تذکر داد، که باز تنها و مفت رد شد
باید از کودک درونت بپرسی که هنوز سالمه یا نه (سالمه یا نه)
(ازش بپرس)
باید از ننه ت بپرسی، پدرت ظالمه یا نه؟
(فقط اونه که خوب می دونه، ازش بپرس)
باید از خودت بپرسی، چقده بد می تونه باشه مگه حالِ یه آدم (حالِ یه آدم)
باید از عشقِت بپرسی که حست راجع به من کامله یا نه (کامله یا نه)

آه، بعضی وقتا بد بگایی می شه
که منم می خورم زهرماری پیشت
تا می خواد یه خورده سرصدا بپیچه
یهو یکی مارپیچی به قلب ما می پیچه
هی می ندازم به هرکس آسی تیکه
سمت چپی بده، ولی سمت راستی شیکه
ما که وجی باز و گیشنیز پسندیم
ولی خب اونم به یه طرز خاصی پیکه
اوه، هر روز صد تا درد و مرض داری پیشت
باز نمی شه حتی هر از گاهی نیشت
شبا اوضاع ، بد خماری می شه
روزا ، تو خونه سرشماری می شه
لیوان چایی، حاضر
دیوار زندگی کوتاس که رفت
می چینمش پازل پازل
هه، حاجیتون خودش پازل بازه
خرما حاضر، دود حاضر
گیاهخوار، نمی شه پول لازم
من حاضر، رل حاضر، گُل حاضر
اون غایب، ولی از بیرون ناظر
هه، خلاصه
بذار همه بگن گُل بازه
بذار خل باشی، خل رو مده اصن
می مونه مغزِ خل تازه
آ، حکم لازم
ما که دل حکم کردیم، اون چرا بُرد با خِشت؟
ما همه جوره احترام گذاشتیم و اون همه حرکات به مولا زشت
هرکی به ما رسید، به ما گیر کرد قلابش
هرجا ما جفت شیش گذاشتیم، اونا بردن با دوتا بِش

آره خب این جمعه ها غروبش بده، وسط شهر غم دیده
بس گفتن از شنبه شروعه، واسه ما شنبه منبه تعطیله (واسه ما شنبه تعطیله)
یه شنبه ریکاوری، کُس قبلشم به من می ده
دوشنبه اِستارته و شلیک و طبیعت فشنگشم چیده

این جمعه ها غروبش بده وسط شهرِ غم دیده
بس گفتن از شنبه شروعه، واسه ما شنبه منبه تعطیله (شنبه منبه تعطیله)
یه شنبه ریکاوری، کُس قبلشم به من می ده
دوشنبه اِستارته و شلیک و طبیعت فشنگشم چیده

من از دیوانه ها دیدم، هزاران عاقل مرده
و از عاقل ولی دیدم چنگ و غذای گربه
هیچ خفاشی نمی تواند ویروس آدم بسازد
مگر اینکه آدمی خفاش شده باشد
یه، چه بسیار آنان که در پیمانه کم گذاشتند و
چه بسیار که خود در پیمانه کم بودند و حذف شدند
و حذف طبیعت را دوایی نیست
حتی اگر برای سرطان یا کرونا دارویی پیدا شود (دارویی پیدا شود)
خلاص