Songtexte Bahare Tehran - Hatef
                                                وقتی 
                                                که 
                                                نامه 
                                                تو 
                                                امروز 
                                                اومد 
                                                به 
                                                خونه
 
                                    
                                
                                                از 
                                                جا 
                                                پرید 
                                                    و 
                                                خندید 
                                                باز 
                                                این 
                                                دل 
                                                دیوونه
 
                                    
                                
                                                نگاه 
                                                به 
                                                خطت 
                                                کردم 
                                                که 
                                                مثل 
                                                شعر 
                                                نابه
 
                                    
                                
                                                مثل 
                                                نسیم 
                                                خاموش 
                                                تو 
                                                انتهای 
                                                آبه
 
                                    
                                
                                                کنار 
                                                صد 
                                                گلایه 
                                                میون 
                                                حرف 
                                                مرموز
 
                                    
                                
                                                دیدم 
                                                نوشته 
                                                بودی 
                                                گذشته 
                                                عید 
                                                نوروز
 
                                    
                                
                                                دیدی 
                                                بهار 
                                                دوباره 
                                                نشسته 
                                                روی 
                                                توچال
 
                                    
                                
                                                تن 
                                                زمین 
                                                برفی 
                                                شده 
                                                دوباره 
                                                خال 
                                                خال
 
                                    
                                
                                                بهار 
                                                کوچه 
                                                باغا 
                                                یخ 
                                                حوض 
                                                    و 
                                                شکسته
 
                                    
                                
                                                یه 
                                                تک 
                                                گل 
                                                بنفشه 
                                                توی 
                                                حیاط 
                                                نشسته
 
                                    
                                
                                                مثل 
                                                نوازش 
                                                خواب 
                                                شده 
                                                هوای 
                                                شمرون
 
                                    
                                
                                                بوی 
                                                بهار 
                                                گرفته 
                                                خیابونای 
                                                تهرون
 
                                    
                                
                                                نوشته 
                                                ای 
                                                که 
                                                اینجا 
                                                خای 
                                                شماها 
                                                خالی
 
                                    
                                
                                                که 
                                                میرسه 
                                                به 
                                                آخر 
                                                این 
                                                دوری 
                                                خیالی
 
                                    
                                
                                                بهار 
                                                که 
                                                میشه 
                                                هر 
                                                سال 
                                                پرستو 
                                                بر 
                                                میگرده
 
                                    
                                
                                                میاد 
                                                دوباره 
                                                تهرون 
                                                دلم 
                                                هواتو 
                                                کرده
 
                                    
                                
                                                نامه 
                                                تو 
                                                تا 
                                                که 
                                                خوندم 
                                                گذاشتمش 
                                                رو 
                                                طاقچه
 
                                    
                                
                                                رفتم 
                                                کنار 
                                                شیشه 
                                                نگاه 
                                                کردم 
                                                به 
                                                باغچه
 
                                    
                                
                                                همسایه 
                                                توی 
                                                باغچه 
                                                نهال 
                                                تازه 
                                                ای 
                                                کاشت
 
                                    
                                
                                                نهالو 
                                                بو 
                                                کشیدم 
                                                بوی 
                                                غریبه 
                                                ای 
                                                داشت
 
                                    
                                
                                                نه 
                                                سبزه 
                                                مال 
                                                من 
                                                بود 
                                                نه 
                                                آسمون 
                                                آبی
 
                                    
                                
                                                دلم 
                                                به 
                                                گریه 
                                                افتاد 
                                                یه 
                                                گریه 
                                                حسابی
 
                                    
                                
                                                دلم 
                                                میگفت 
                                                با 
                                                فریاد 
                                                به 
                                                ابر 
                                                    و 
                                                باد 
                                                    و 
                                                بارون
 
                                    
                                
                                                که 
                                                ای 
                                                گروه 
                                                آزاد 
                                                برین 
                                                به 
                                                شهر 
                                                تهرون
 
                                    
                                
                                                بگین 
                                                سلام 
                                                ما 
                                                را 
                                                به 
                                                شهر 
                                                آشنایی
 
                                    
                                
                                                بگین 
                                                چه 
                                                میکشیم 
                                                ما 
                                                از 
                                                این 
                                                همه 
                                                جدایی
 
                                    
                                
                                                بگین 
                                                که 
                                                راه 
                                                ها 
                                                بسته 
                                                غم 
                                                تو 
                                                دلا 
                                                نشسته
 
                                    
                                
                                                پرستوی 
                                                مسافر 
                                                بال 
                                                    و 
                                                پرش 
                                                شکسته
 
                                    
                                
                                                بگین 
                                                دل 
                                                مسافر 
                                                پیش 
                                                دل 
                                                شما 
                                                بود
 
                                    
                                
                                                ما 
                                                بی 
                                                وفا 
                                                نبودیم 
                                                زمونه 
                                                بی 
                                                وفا 
                                                بود
 
                                    
                                
                                                بهار 
                                                که 
                                                میشه 
                                                هر 
                                                سال 
                                                پرستو 
                                                بر 
                                                میگرده
 
                                    
                                
                                                میاد 
                                                دوباره 
                                                تهرون 
                                                دلم 
                                                هواتو 
                                                کرده
 
                                    
                                
                                                شهر 
                                                من 
                                                بوسه 
                                                بر 
                                                خاکت
 
                                    
                                
                                                استواریت 
                                                را 
                                                میستایم
 
                                    
                                
                                                به 
                                                امید 
                                                دیدار 
                                                به 
                                                امید 
                                                دیدار
 
                                    
                                 
                            1 Khaleh Ro Ro
2 Shamim
3 Asheghi Chieh
4 Majnoon
5 Bahare Tehran
6 Ashofteh
7 Tou Bemoon
8 Aria
9 Khanandeh Top (Top Singer)
Attention! Feel free to leave feedback.
                