Ebi - Sadegiyeh Mara Bebakhsh Lyrics

Lyrics Sadegiyeh Mara Bebakhsh - Ebi



سادگیِ مرا ببخش
که خويش را تو خوانده ام
برای برگشتنِ تو به انتظار مانده ام
سادگی مرا ببخش
که دلخوش از تو بوده ام
تو را به انگشترِ شعر
مثل نگين نشانده ام
به من نخند و گريه کن چرا که جز نياز تو
هر چه نياز بود و هست
از درِ خانه رانده ام
اگر به کوتاهیِ خواب
خوابِ مرا سايه شدی
به جُرم آن داغ عطش
بر لبِ خود نشانده ام
گلوی فريادِ مرا سکوتِ دعوتِ تو بود
ولی من اين سکوت را
به قصه ها رسانده ام
دوباره از صداقتم دامی برای من نساز
از ابتدا دست تو را در اين قمار خوانده ام
گناه از تو بود و من نيازمندِ بخششم
چرا که من در ابتدا تو را زِ خود نرانده ام
گناهکار هر که بود کيفر آن مالِ من است
به جُرم آن داغ عطش
بر لبِ خود نشانده ام
گلوی فرياد مرا سکوتِ دعوتِ تو بود
ولی من اين سکوت را
به قصه ها رسانده ام
دوباره از صداقتم دامی برای من نساز
از ابتدا دست تو را در اين قمار خوانده ام
گناه از تو بود و من نيازمند بخششم
چرا که من در ابتدا تو را ز خود نرانده ام
گناهکار هر که بود کيفر آن مالِ من است
به جرم آن داغ عطش
بر لبِ خود نشانده ام




Ebi - Nazi Naz Kon




Attention! Feel free to leave feedback.