Lyrics Rana - Faramarz Assef

چه خبر از اون
چه خبر از اون آدمای بی نشون
که نیمه شبها واسه دلشون
توی کوچه های شهر میخوندن
رعنا تو کجایی
رعنا چه بلایی
تو عالم مستی بغضو میشکوندن و
قصه وفا رو میخوندن
رعنا های های
رعنا آخ گل مایی
رعنا

تسکین دلم باش ای ماه
تو که توی دل من جا داری
من آینه بیدارم
تو سایه روشن این بیداری
حرفی بزن ای سنگ صبور
که تیرگی رو ازم برداری

حالا منم اینجا واسه دل تنگم
توی کوچه های شهر میخونم
این گوشه دنیا یاد تو هستم و
مث شمع نیمه جون میمونم
یا بار سفر را بردار
یا که بی تو بی نشون میمونم

چه خبر از اون
چه خبر از اون آدمای بی نشون
که نیمه شبها واسه دلشون
توی کوچه های شهر میخوندن
رعنا تو کجایی
رعنا آخ سیاهی
تو عالم مستی بغضو میشکوندن و
قصه وفا رو میخوندن
رعنا های های
رعنا آخ گل مایی
رعنا

من از تو جدا بودم
من بودم و ما بودم
که مونس دل تنهای من
اشک شد، فغان شد
تو شبای مث یلدای من

ای کاش خبری داشتی
ای کاش سخنی داشتی
که مونس دل تنهای من
اشک شد فغان شد

تو شبای مث یلدای من
کاشکی بی خبر یه روزی برام
جاده ها رو پشت سر میذاشتی
غمو از دلم برمیداشتی

چه خبر از اون
چه خبر از اون آدمای بی نشون
که نیمه شبها واسه دلشون
توی کوچه های شهر میخوندن
رعنا تو کجایی
رعنا آخ چه بلایی
تو عالم مستی بغضو میشکوندن و
قصه وفا رو میخوندن
رعنا های های
رعنا آخ گل مایی
رعنا