Lyrics Tora Digar Nadidam Hezar Saal - Mahasty
هزار
ساله
که
انگار
صداتو
نشنیدم
هزار
ساله
که
انگار
تو
رو
هرگز
ندیدم
آخه
هر
سالی
صد
سال
گذشته
بی
تو
بر
من
نمیدونی
چه
تلخه
کنار
تو
نبودن
نمیدونم
به
دیدار
امید
تازه
ای
هست
تو
آن
هستی
که
بودی
. اگر
روزی
به
هفته
است
هنوز
عشق
تو
جاری
است
. به
رگهای
تن
من
تویی
تنها
بهونه
برای
بودن
من
از
اون
روز
که
تقدیر
چه
بیرحم
منو
از
تو
جدا
کرد
از
اون
روز
که
دست
زمونه
منو
بی
تو
رها
کرد
نمیدونم
به
دیدار
امید
تازه
ای
هست
تو
آن
هستی
که
بودی
. اگر
روزی
به
هفته
است
هنوز
عشق
تو
جاری
است
. به
رگهای
تن
من
تویی
تنها
بهونه
برای
بودن
من
نبودی
. ندیدی
. چه
ها
بی
تو
کشیدم
جه
روزها
. چه
شبها
. که
دور
از
تو
ندیدم
چه
ها
بر
من
گذشته
. خدا
میدونه
و
بس
نمیدونی
که
موندم
چه
تنها
و
چه
بی
کس
منو
با
خود
غریبه
. به
هر
کس
دل
نبستم
در
این
بهت
تب
آلود
شکستم
و
شکستم
هزار
ساله
که
انگار
صداتو
نشنیدم
هزار
ساله
که
انگار
تو
رو
هرگز
ندیدم
آخه
هز
سالی
صد
سال
گذشته
بی
تو
بر
من
نمیدونی
چه
تلخه
کنار
تو
نبودن
از
اون
روز
که
تقدیر
چه
بیرحم
منو
از
تو
جدا
کرد
از
اون
روز
که
دست
زمونه
منو
بی
تو
رها
کرد
نمیدونم
به
دیدار
امید
تازه
ای
هست
تو
آن
هستی
که
بودی
. اگر
روزی
به
هفته
است
هنوز
عشق
تو
جاری
است
. به
رگهای
تن
من
تویی
تنها
بهونه
برای
بودن
من
Attention! Feel free to leave feedback.