Lyrics Sharmsari - Mohsen Chavoshi
                                                هی 
                                                شرمساری 
                                                شرمساری 
                                                شرمساری
 
                                    
                                
                                                جز 
                                                شرمساری 
                                                از 
                                                خودت 
                                                چیزی 
                                                نداری
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                ناامیدی 
                                                ناامیدی 
                                                ناامیدی
 
                                    
                                
                                                از 
                                                هیچکس 
                                                حتی 
                                                خودت 
                                                خیری 
                                                ندیدی
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                تنگدستی 
                                                تنگدستی 
                                                تنگدستی
 
                                    
                                
                                                چشماتو 
                                                رو 
                                                هرچی 
                                                دلت 
                                                میخواست 
                                                بستی
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                آستین 
                                                بردی 
                                                به 
                                                چشمای 
                                                نجیبت
 
                                    
                                
                                                دستات 
                                                خجالت 
                                                میکشیدن 
                                                توی 
                                                جیبت
 
                                    
                                
                                                چون 
                                                زیر 
                                                بار 
                                                دوستی 
                                                جون 
                                                کنده 
                                                بودی
 
                                    
                                
                                                از 
                                                مهره 
                                                های 
                                                گردنت 
                                                شرمنده 
                                                بودی
 
                                    
                                
                                                هرچی 
                                                بهت 
                                                تقدیم 
                                                شد 
                                                دوزو 
                                                کلک 
                                                بود
 
                                    
                                
                                                قلبت 
                                                شکست 
                                                ازبس 
                                                که 
                                                دستت 
                                                بی 
                                                نمک 
                                                بود
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                صبر 
                                                کردی 
                                                صبر 
                                                اما 
                                                بی 
                                                علاجه
 
                                    
                                
                                                از 
                                                صبر 
                                                کردن 
                                                روحت 
                                                انقدر 
                                                هاج 
                                                    و 
                                                واجه
 
                                    
                                
                                                بارون 
                                                حرفه 
                                                شرشره 
                                                چشم 
                                                ترت 
                                                نیست
 
                                    
                                
                                                سقفی 
                                                که 
                                                باید 
                                                باشه 
                                                بالای 
                                                سرت 
                                                نیست
 
                                    
                                
                                                با 
                                                این 
                                                اون 
                                                نجنگ 
                                                فرار 
                                                کن 
                                                فرار
 
                                    
                                
                                                از 
                                                مردم 
                                                دو 
                                                رنگ 
                                                فرار 
                                                کن 
                                                فرار
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                شرمساری
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                لقمه 
                                                توی 
                                                خون 
                                                زدی 
                                                تا 
                                                زنده 
                                                موندی
 
                                    
                                
                                                عمری 
                                                دم 
                                                از 
                                                بارون 
                                                زدی 
                                                تا 
                                                زنده 
                                                موندی
 
                                    
                                
                                                هی 
                                                سیب 
                                                نارس 
                                                چیدی 
                                                از 
                                                باغ 
                                                بهشتت
 
                                    
                                
                                                دیدی 
                                                که 
                                                راضی 
                                                نیستی 
                                                از 
                                                سرنوشتت
 
                                    
                                
                                                چون 
                                                زیر 
                                                بار 
                                                دوستی 
                                                جون 
                                                کنده 
                                                بودی
 
                                    
                                
                                                از 
                                                مهره 
                                                های 
                                                گردنت 
                                                شرمنده 
                                                بودی
 
                                    
                                
                                                هرچی 
                                                بهت 
                                                تقدیم 
                                                شد 
                                                دوز 
                                                    و 
                                                کلک 
                                                بود
 
                                    
                                
                                                قلبت 
                                                شکست 
                                                ازبس 
                                                که 
                                                دستت 
                                                بی 
                                                نمک 
                                                بود
 
                                    
                                
                                                با 
                                                این 
                                                اون 
                                                نجنگ 
                                                فرار 
                                                کن 
                                                فرار
 
                                    
                                
                                                از 
                                                مردم 
                                                دو 
                                                رنگ 
                                                فرار 
                                                کن 
                                                فرار
 
                                    
                                
                            
                                Album
                                
Compilation                                
                                
                            
                        1 Hamsayeh
2 Mano Az Yad Bebar
3 Khodahafezi Talkh
4 Hamkhaab
5 Tonge Boloori
6 Shahrzad
7 Kojaei
8 Parouye Bi Ghayegh
9 Amire Bi Gazand
10 Motasel
11 Amire Bi Gazand (Harmless Ruler)
12 In Kist In
13 Changiz
14 Sheydaie (Fascination)
15 Sharmsari
16 Sheydaie
17 In Kist In (Who is This)
18 Parishan (Bewildered)
19 Viraneh Shah Maghsood
20 Taryagh (Antidote)
21 Virooneh Shah Maghsood (The Ruins of Shah Maghsood)
22 Dele Man (My Heart)
23 Parishan
24 Dele Man
25 Sharmsari (Shame)
26 Akharin Autobus (The Last Bus)
27 Jang Zadeh (War Torn)
28 Naskan delamo
29 Ha
30 Ey Asheghan
31 Deltang
32 Raghib (Psychotrance)
33 Dream
34 Motasefam
35 Wrangle
36 A Small House
37 Vaseh Aberooye Mardomet Bejang
38 Ham Otaghi
39 Mina
40 Bid-e Bimajnoon
41 Be Rasme Yadegar
42 Afsar (320)
43 Taryagh
Attention! Feel free to leave feedback.