Mohsen Namjoo - Romanian Folk Dance No. 3 Lyrics

Lyrics Romanian Folk Dance No. 3 - Mohsen Namjoo



این پخش که می کنی عطرت
همین پخش که می کنی
آن نمی دانم نامش میان همه خیابان های شهر
پخش که می کنی عطرت
صد سال گذشت بر تن من
و از صد ساکت سرای بی سلیقه که سفر میکنی
پخش عطرت میان همه خیابان های شهر
باز هم بعد از صد سال
و دستان من بی سفر مانده سفت
در پوست گردویی بی سر و ته
که غم می بارد از رنگ آن
و چشم هایم را که باز میکنی
پخش عطرت را میان همه خیابان های شهر
بعد از همین که صد سال پوست گردو چشم باز می کند میان دستم
و تو می دوی می آیی حال می کنی
پخش عطرت میان همه خیابان های شهر
همین اگر بدانی که گردوان دریایند
و من بر ساحل می میری و غش می کنی
پخش عطرت را میان همه خیابان های شهر
صد سال گذشت بر تن من سافی سرایدار
و سینه ام از سرمای این سر که می دوانیم خس خس می کنی
و دیوانه وار با آن عطر دستاوینت سر بر بالش که می نهی
هر شب انگار سرم را می گذاری لای پرس می کنی
پخش عطرت را میان همه خیابان های شهر



Writer(s): Béla Bartók


Mohsen Namjoo - Useless Kisses
Album Useless Kisses
date of release
13-02-2011




Attention! Feel free to leave feedback.