Lyrics Cheshmaye Khasteh - Morteza Pashaei

تا دوباره شب تو چشمات
قصر دلتنگی نساخته
تا که زندگیت از اول
هرچی ساختی رو نباخته
تا که پاییز از راه نرسیده
پر رنگ همه دنیات
تا هنوز روشن راهت
عطر یاسِ تو نفس هات
چشمات و ببند رو چشمام
روی چشمایی که خسته اس
روی این غریبه ای که
روبروش درای بسته اس
چشمات و ببند رو چشمام
روی چشمایی که خسته اس
روی این غریبه ای که
روبروش درای بسته اس
گفته بودم که شکسته
بال رویاهامو تردید
گفته بودم که غریبه ام
توی کوچه های خورشید
کفته بودم که دوباره
خیلی زود تنها میمونم
رنگ بی رنگی میگیره
همه دنیام همه جونم
حالا دیدی شهر عشقم
چقدذر غریب و سرده
دیدی تو چشمای خیسش
همه ترسه همه درده
چشمات و ببند رو چشمام
روی چشمایی که خسته اس
روی این غریبه ای که
روبروش درای بسته اس