Sadegh - Bishtar Lyrics

Lyrics Bishtar - Sadegh



صبح بود گیج بودم رو به تو چشم باز شد
پوستت میدرخشید مو به تنم راست شد
تنِ لطیفت خیس بود از بارش دیشب
من عزیزت سیر بودم از خواهش بیشتر
منگم هنوز از قرصای دیروز
ریشه رو گرفتم ساقه که میسوخت
من نشونم یا نشونه تویی
بازندم پی وجدانه پیروز
خالیه اتاق و افکار دورم
من تو مسیر افسانه شدن
فریاد شد یه سکوت بلند و
پاکتایی که مچاله شدن
شاید نباس بی اهمیت بود
به این نگاه های پر از کمبود
به این همه شاکی و متهم هاش
به زبون قاضی و پر از محکوم
اما من همینجام
زندگیم همینجاست
دست بذار رو قلبت
این صدای من بود
تقصیراتو گردن میگیرم بیا پشت من سنگر بگیر
دست نبر به حسِ لعنتیت تمام سهمتو از من بگیر
من با کل شهر صافم تو روش میشی مشتی آمار کوچیک
برد نباشه باختم نیست که راه حله واسه مشکلو پوشید
دلت گرفته توام عین من روانی
تو همین حوالی میرسم به داد اهالی
رو زمینی یا هوایی تو شبیهمی یا سوایی
تو پیاده یا سواری د بیرحم پس کجایی
خاطراتم پرید جز یه جای عجیب
یه جایی که هنوز توشم یه حس خوبی که تپید
کل دنیام عکسه تو قاب
قاب پنجره ماشینو رام
رام به سمت لمس یه بام
بام یه جاست که خالیه جام




Sadegh - Compilation




Attention! Feel free to leave feedback.