Lyrics Dialog Med Den Elskede - Skruk & Mahsa Vahdat
گفتم
غم
تو
دارم
گفتم
غم
تو
دارم
گفتا
غمت
سر
آید
گفتم
که
ماه
من
شو
گفتم
که
ماه
من
شو
گفتا
اگر
برآید
گفتم
که
بر
خیالت
راه
نظر
ببندم
گفتم
که
بر
خیالت
راه
نظر
ببندم
گفتا
که
شب
رو
است
او
از
راه
دیگر
آید
گفتا
که
شب
رو
است
او
از
راه
دیگر
آید
گفتم
که
بوی
زلفت
گمراه
عالمم
کرد
گفتم
که
بوی
زلفت
گمراه
عالمم
کرد
گفتا
اگر
بدانی
هم
اوت
رهبر
آید
گفتم
که
نوش
لعلت
ما
را
به
آرزو
کشت
گفتم
که
نوش
لعلت
ما
را
به
آرزو
کشت
گفتا
تو
بندگی
کن
کو
بنده
پرور
آید
گفتا
تو
بندگی
کن
کو
بنده
پرور
آید
Registrar:
jahromico@gmail.com
Attention! Feel free to leave feedback.