Lyrics Untitled Track 1 - Unknown Artist
حریق
خزان
بود
همه
برگ
ها
آتش
سرخ
درختان
همه
دود
پیچان
به
تاراج
باد
من
از
جنگل
شعله
های
می
گذشتم
غبار
غروب
به
روی
درختان
فرو
می
نشست
و
باد
غریب
عبوس،
از
بر
شاخه
ها
می
گذشت
و
سر
در
پی
برگ
ها
می
گذاشت
فضا
را،
صدای
غم
آلود
برگی،
که
فریاد
می
زد،
لبریز
می
کرد
و
در
چشم
برگی
که
خاموش
خاموش
می
سوخت
نگاهی
که
نفرین
با
پاییز
می
کرد
حریق
خزان
بود
حریق
خزان
بود
شب
از
جنگل
شعله
ها
می
گذشت
حریق
خزان
بود
و
تاراج
باد
من
آهسته
در
دود
شب
رو
نهفتم
و
در
گوش
برگی
که
خاموش
می
سوخت
گفتم
مسوز
این
چنین
گرم
در
خود،
مسوز
مپیج
اینچنین
تلخ
برخود،
مپیچ
که
گر
دست
بیداد
تقدیر
کور
تو
را
می
دواند
به
دنبال
باد
مرا
می
دواند
به
دنبال
هیچ
من
از
جنگل
شعله
ها
می
گذشتم
همه
هستی
ام
جنگلی
شعله
ور
بود
شعر
از
فریدون
مشیری
آهنگ
ساز:
مهیار
علیزاده
Attention! Feel free to leave feedback.