Lyrics Delam Mikhast (Delkash) - Viguen
"ویگن"
دلم
می
خواست
تو
بودی
و
صحرا
بود
"دلکش"
گل
بود
و
می
بود
و
مینا
بود
"ویگن"
در
آن
میان
زبان
دل
گویا
بود
"دلکش"
می
گفتیم
هرچه
در
دل
ها
بود
"دلکش"
دلم
می
خواست
تو
بودی
و
مهتابی
"ویگن"
تا
اون
شب
فرصت
رو
دریابی
"دلکش"
تو
بودی
و
مه
و
صفای
آبی
"ویگن"
هم
چشمه
هم
چشم
بی
خوابی
"ویگن"
من
به
دوش
تو
سربر
نهم
تا
سحر
تو
چون
مرغ
چمن
خوش
کنی
نغمه
سر
کن
"دلکش"
من
به
دوش
تو
سربر
نهم
تا
سحر
تو
چون
مرغ
چمن
خوش
کنی
نغمه
سر
کن
"دوصدایی"
تا
در
این
نغمه
ها
شب
به
پایان
رسد
تا
به
عمری
شبی
جان
با
جانان
رسد
تا
در
این
نغمه
ها
شب
به
پایان
رسد
تا
به
عمری
شبی
جان
با
جانان
رسد
"دلکش"
چه
خوش
بود
چو
آهوان
رمیدن
"ویگن"
در
کوه
و
در
صحرا
دویدن
"دلکش"
کنار
چشمه
با
تو
آرمیدن
"ویگن"
وز
عاشق
راز
دل
بشنیدن
"دلکش"
دلم
می
خواست
تو
بودی
و
مهتابی
"ویگن"
تا
اون
شب
فرصت
رو
دریابی
"دلکش"
تو
بودی
و
مه
و
صفای
آبی
"ویگن"
هم
چشمه
هم
چشم
بی
خوابی
"ویگن"
از
جهان
بی
خبر
مست
و
مدهوش
تو
گویم
از
عشق
خود
قصه
در
گوش
تو
"دلکش"
از
جهان
بی
خبر
مست
و
مدهوش
تو
گویم
از
عشق
خود
قصه
در
گوش
تو
"دوصدایی"
تا
در
این
نغمه
ها
شب
به
پایان
رسد
تا
به
عمری
شبی
جان
با
جانان
رسد
تا
در
این
نغمه
ها
شب
به
پایان
رسد
تا
به
عمری
شبی
جان
با
جانان
رسد
Attention! Feel free to leave feedback.