Paroles et traduction Ho3ein - Khiaboon
بین
نگاه
مردم
Between
people's
eyes.
میرم
به
سمت
مقصد
I'm
going
to
the
destination.
نمیدونم
کجا
میخوام
برم
و
بیماره
مغزم
I
don't
know
where
I
want
to
go
and
my
brain
is
sick.
صدایی
آشنا
میخونه
تو
گوشم
He
sings
a
familiar
voice
in
my
ear.
سنگینی
مسیرم
میمونه
رو
دوشم
I'll
take
the
weight
of
my
path.
چون
این
راهی
که
میری
ته
نداره
Because
this
is
not
the
way
you're
going.
هرچی
میگیره
پس
نداده
He
didn't
give
back
everything
he
got.
تو
میمونی
با
اون
خیابونی
You're
a
monkey
with
that
street.
که
مثل
کویری
خشک
و
بی
بارونی
Like
a
dry,
rainless
desert.
همچی
اینجا
اتفاقه
It's
all
happening
here.
حتی
میکنه
بیجا
استفاده
It
even
makes
no
use.
کجان
اونایی
که
بودن
مثل
برادر
Where
are
those
who
were
like
brothers?
از
پشت
میله
ها
میگن
قصه
برامن
They
tell
me
a
story
from
behind
bars.
خدا
بده
یه
روز
آفتابی
God
bless
a
sunny
day.
یه
نسیم
خنک
هم
باشه
حال
دادی
It's
a
cool
breeze.
you're
having
fun.
چطوری
میشه
اینجا
هم
یه
روزخوب
باشه
How
can
it
be
a
good
day
here?
خوب
تو
خیابون
بگو
کو
آخه
؟
Well,
on
the
street,
tell
me
where?
هر
شب
تلخ
و
سخت
،
Every
night
is
bitter
and
hard.
،
تنگ
وسرد
،
Tight
and
cold.
،
درس
بی
حد
و
مرز
و
هرج
و
مرج
The
lesson
of
limitlessness
and
chaos.
راه
میرم
از
تو
شهر
از
توشب
I'm
walking
through
the
city,
through
the
night.
راه
میرم
ابروم
خم
توش
هرجور
هست
I
walk,
my
eyebrows
are
all
over
it.
یاد
گرفتم
از
خودم
I
learned
from
myself.
از
دورمو
نگاه
مردمم
I
look
at
people
from
afar.
باید
نفسامو
حبس
کنم
I
have
to
hold
my
breath.
باشن
قدم
هام
بلند
My
feet
are
high.
من
هنوز
این
باورو
دارم
I
still
believe
that.
اگه
سیاهی
همجا
هست
If
there's
black
in
there,
تا
همه
آدما
خوابن
So
that
all
people
are
asleep.
یکی
صدامو
میشنوه
آخر
Someone
hears
me.
پیانو
رو
دوس
داری
؟ حال
میده
نه
Do
you
like
the
piano
? It's
not
fun.
یک
بار
یکی
داد
دوتا
نقطه
توی
وقتای
حال
He
once
gave
me
one
or
two
points
in
the
present.
حال
میده
توی
تنهاییات
کیش
میشی
توی
طعم
های
مات
It's
fun
to
be
alone
in
the
matte
flavors.
هندونه
هاتم
هست
لای
پات
یکی
چپ
یکی
راست
Your
watermelon
is
in
your
feet,
one
left,
one
right.
کنتوری
روی
حرفای
خاص
Contouring
on
specific
words
پَ
یکم
هول
بدی
روی
مغزای
باز
P.
a
little
bit
of
a
brainstorming.
بازم
خیابونو
منو
شبو
دو
تادست
توی
جیب
I'm
on
the
street
again,
two
nights
in
my
pocket.
بزرگه
ولی
برا
من
کوچیک
It's
big,
but
it's
small
for
me.
دنیاتو
میگم
هرچند
سفید
I'll
tell
you
the
world,
though
White.
شبا
ولی
اینجا
با
من
همرنگ
پوشید
But
he's
wearing
the
same
color
as
me
here
at
night.
آدمای
شهر
شده
منظره
م
I'm
a
city
person.
خونه
های
شهر
پره
پنجرن
The
Houses
of
the
city
are
full
of
Windows.
هرکدوم
توشون
یه
قصه
است
Each
of
them
has
a
story.
و
پره
دوپاهایی
که
از
یک
جنگل
ان
And
the
two-legged
feathers
from
a
forest.
یه
سری
که
صبحا
میرن
راهــو
راست
Some
people
who
go
right
in
the
morning.
چون
میدونن
که
شب
دیگه
مال
لاشخوراست
Because
they
know
it's
the
scavenger's
next
night.
نخ
به
رنگ
شب
نمیدن
ومیدونن
که
کف
خیابونا
تا
روزاش
جداست
They
don't
paint
the
night
and
they
know
the
street
floor
is
separate
until
the
day.
میره
دست
تو
شرتو
بهینه
کار
It's
going
to
work
in
your
shirt.
بم
چسبیده
شبیه
خال
I'm
stuck
like
a
mole.
خیابونو
میگم
احمق
بیبین
I'll
call
the
street
stupid
توش
هیچ
موقع
دو
دوتا
نمیده
چهار
He
never
gives
two
or
two
four.
هر
شب
تلخ
و
سخت
،
Every
night
is
bitter
and
hard.
،
درس
بیحد
و
مرز
The
lesson
is
unlimited.
راه
میرم
از
تو
شهر
از
توشب
I'm
walking
through
the
city,
through
the
night.
راه
میرم
ابروم
خم
توش
هرجور
هست
I
walk,
my
eyebrows
are
all
over
it.
یاد
گرفتم
از
خودم
I
learned
from
myself.
از
دورمو
نگاه
مردمم
I
look
at
people
from
afar.
بایدنفسامو
حبس
کنم
I'll
hold
my
breath.
باشن
قدم
هام
بلند
My
feet
are
high.
من
هنوز
این
باورو
دارم
I
still
believe
that.
اگه
سیاهی
همجا
هست
If
there's
black
in
there,
تا
همهآدما
خوابن
So
all
the
people
are
asleep.
یکی
صدامو
میشنوه
آخر
Someone
hears
me.
Évaluez la traduction
Seuls les utilisateurs enregistrés peuvent évaluer les traductions.
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.