Ho3ein - Kalameye Oboor paroles de chanson

paroles de chanson Kalameye Oboor - Ho3ein



کمک میخوای؟
اگه اون چیزی که تو قلب و روحته
درست حس کنی و به زبون بیاری
حلّه ، بزن بریم.
کلمه عبور رو داشته باشی حلّه
جلو پیشرو که بزرگترین مافیای قرنه
دورش پُرِ حامیای رپه ، حیف
رضا نداشته زبونِ عامیانه هرگز
شباشو گذرونده با خیال و قلبش
شایدم میخواسته بکنه آبیا رو زردش
وقتی دنیا تو مافیا و جنگه
از لیست من و تو کنن ، عالیا رو حذفش
پولدار بشی ، کنی مادیاتو هضمش
شایدم حمله بکنن جانیا به تختت
پشت کنسرتت ماشینا به صفه
دنباله پُرا برو ، خالیا به چپت
دنیا پُرِ خوب و بده ، پُرِ موم و کنه
اما کار ما خلاف زندگی تو روز و شبه
تمام زندگیا تو دود و دمه
میشه خدا بود و واسه بارون ، آسمونو زدش
کسی نمیپرسه چیه راز بوی گندت
اگه گند نباشیَم غم میریزن تو قلبت
میپاشن به اسمت و میرینن تو مغزت
منم بیخیالَمو میزنم تو خلسه
پرسه
بیا که مال مائه خورشید
من هنوز امید دارم
همه مون قرصیم
همه مون صبحیم
همه مون مشتیم با هم
سیک تیر
نرو تو مخِ من
کیف ، جیب
تمامِ روزِ من
میگذره با این دو تا
نه چِتَم و نه معتاد
دنیایی که داریم مال یه خدائه نه دوتا
نه اینکه من بدم و تو خوبه خُب ، نه حاجی
دنیای تو قشنگه امّا توی نقاشی
دنیای من کثیفه ، آدمای توشم
به فکر جیب و رسیدن غنیمتِ تو جنگ
بالای سرمونم هر دو که یه رنگه
مالِ تو که صاف ، اَ اون آبی رنگ قشنگه
کسی نی که حاجی واس بُرد نجنگه
از خودت بگیر تا اون نعشه خور زرنگه
فرق ما تو باخته هاست
تو دادی رفت
من دادم بالای ساخته هام
هِه
جای این که رویامو پازل بچینم
ترجیح میدم حقیقتو واضح ببینم
بیا که مال مائه خورشید
من هنوز امید دارم
همه مون قرصیم
همه مون صبحیم
همه مون مشتیم با هم
تشنه نوازش و لالایی مامان
روز به روزم داره سنم بالا میره داداش
اصلاً ، حنجرمو واسه کی باید من جر بدم و
عاشق کی باشم
اصلاً به کی باید دل بدم ؟
اگه باشی توی خیابونا لاشخور
یهو دیدی پول و جیبت رو همه رو باد برد
هَه هَه
اونقدی خنده داره
که یهو سر پول مواد میفروشی حتی پالتوت
همیشه دوس داشتی تو یه جورایی سر باشی
حتی به خودت و دور و وریاتم شک داری
را میده قلم
پا میده قلم
تا کلمات پا پیچت بشن
بگی گاییده طرف
ببین حاجی ادا در نیار
شبیه اونایی نباش که هستن برادر نما
همش داری میگیری فازِ لاتی
اما تو هیچی نیستی و یه پا خایه مالی
تو به سگای دورتم هنوز داری باج میدی
ما هم با بنزین بالا سر باراباس تو تاریکی
تا بزنیمش آتیش
خیابون رنگ خون بشه و توئم بشی قاطیش
نشین و پاشو لاشی
بیا که مال مائه خورشید
من هنوز امید دارم
همه مون قرصیم
همه مون صبحیم
همه مون مشتیم با هم
آ آ آ
من ، تنهام ، مثل ماهی توی تنگ
فکرم ، دریاست ، نه که آبِ توی حوض
این مغزِ نیمه پر
یه افسری که خورد ؛
تازه فهمیده جنگه
پس ضريبِ برد
بالا نرفته ، میبینی که پایین اومد
تمام عمرتو دادی و وایستادی تو صف
تا دری بازشه که بری
نماش باشه دلی
هنوز مهاجری
چه قدر کس و شعری ، اَه
امثالِ من حساب طرقياش
نه شبیه توئه ، نه کوچیکه مثل بقلیات
من میخوام آزاد بگم
با داد راز بگم
و اسممو با صِ صاد ضاد بگم
جوابِ قانونارم دل من میده
من دوست دارم ریسکو با دید سنجیده
کشته ها را تو قبر
سوخته كاره جا حرف
سختیِ پیچ رو با یه انتهای راحت
من دوست دارم اینا رو چون حقیقته
قانونِ دل من ، شبیه قانون طبیعته
که میگه دوست داری بُکُن
هنوز داری کُپُن
تو زنده ای ، برای یه زندگی کُپُل
هَهَه هَهَه هَهَه




Ho3ein - Compilation




Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.