paroles de chanson Moonlit Memory - Omid Nemati
به
دیدارم
بیا
هر
شب
در
این
تنهایی
تنها
و
تاریکِ
خدا
مانند
دلم
تنگ
است
بیا
ای
روشن
، ای
روشنتر
از
لبخند
شبم
را
روز
کن
در
زیر
سرپوش
سیاهی
ها
دلم
تنگ
است
بیا
بنگر
چه
غمگین
و
غریبانه
دلی
خوش
کرده
ام
با
این
پرستو
ها
و
ماهی
ها
و
این
نیلوفر
آبی
و
این
تالاب
مهتابی
دلم
تنگ
است
به
دیدارم
بیا
ای
هم
گناه
ای
مهربان
با
من
که
اینان
زود
می
پوشند
رو
در
خواب
های
بی
گناهی
ها
و
من
می
مانم
و
بیداد
بیخوابی
در
این
ایوان
سرپوشیده
ی
متروک
شب
افتاده
ست
شب
افتاده
ست
و
بس
تاریک
و
تنهایم
بیا
ای
روشنی
اما
بپوشان
روی
که
می
ترسم
تو
را
خورشید
پندارند
نمیخواهم
ببیند
هیچ
کس
ما
را
نمیخواهم
بداند
هیچ
کس
ما
را
بیا
ای
یاد
مهتابی
بیا
ای
مهربان
با
من
دلم
تنگ
است
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.