paroles de chanson Bordo Bakht (feat. Ho3ein & Sogand) - Sadegh
مثل
برگ
تو
دسته
باد
وول
بزن
تو
لحظه
هات
سخت
نگیر
که
جفت
شیش
نداد
فکر
یار
پشتیت
نباش
آقا
من
همینم
لعنتی
من
رنگ
سختیا
رو
کم
ندیدم
صبحونه
نبوده
دم
نگیرم
صبح
بیدار
بشم
و
شب
نمیرم
با
کله
تو
ظرف
تونی
و
خط
رو
مغز
مکمل
ویسکی
و
قفل
فک
و
لب
زدی
به
بیراهه
بیرون
جاده
صدی
به
یکی
ببری
با
دل
مشتی
وقتی
کندی
برنگرد
هرچی
باز
کردی
در
نبند
نشو
هیزم
آتیش
جنگ
پاشو
در
رو
از
عرصه
تنگ
دل
نبند
به
هر
عنی
فکر
نکن
که
برتری
خیلیان
که
از
من
سرن
و
اما
الان
موندن
عقب
چون
من
تنهام
خداست
پشتم
و
سختیا
رو
تو
راه
کشتم
تو
متکی
به
همین
باش
و
دست
بذار
رو
زمین
پاشو
تو
سینه
ها
پیچیده
خاک
عقیده
ها
اسیر
باد
این
شده
تصویر
دلم
از
شهر
من
نه
پای
رفت
نه
جای
حرف
تموم
شهر
فضای
ترس
آسمون
ابراتو
ببر
از
شهر
من
حاجی
بردن
با
باختش
قشنگه
سوختن
با
ساختش
قشنگه
خوب
در
کنار
بد
قشنگ
و
مسئله
با
حل
راش
قشنگه
خریم
نی
که
پاش
نلنگه
یه
نگاه
میندازم
توی
آینه
میبینم
خودمو
که
چطور
شدم
باز
چت
نمیدونم
چی
چی
منو
خواسته
این
دختره
که
چسبیده
منو
باز
سفت
زمان
میره
جلو
من
لم
میدم
راحت
یه
زنجیر
کلفت
با
ته
ریش
و
ساعت
یه
علف
خوش
مود
با
آهنگ
ملو
من
همونی
که
زد
به
دریا
دلو
کلا
حسش
نی
لش
کردم
خلم
با
خودم
لج
کردم
کج
کردم
رامو
سمت
یه
وری
که
اون
چه
تا
امروز
باختی
میبری
همه
چی
آرومه
جنگم
نیس
شمع
و
عود
روشن
بوی
جنگل
خیس
زندگی
شده
هردنبیل
نگرد
تو
قصه
هاش
چون
گشتم
نیس
ببین
غلط
غلطه
چه
بخوایی
چه
نخوایی
زندگیتو
بپایی
نپایی
سرنوشت
از
قبل
نوشتس
و
منم
و
قلم
و
همین
دست
نوشتم
معجزه
منم
معجزه
تویی
یه
خدا
داری
اون
بالا
که
منکره
تو
نی
نه
اسطوره
میخوای
نه
پیغمبری
تو
منو
داری
من
تو
رو
نگو
کمتری
روزات
که
تو
خوابی
شب
زنده
ای
تو
جنگی
و
دلخوری
از
زندگیت
تا
فندکو
لب
سیگار
میگیری
هوم
شعله
جنگو
میبینی
باز
مهره
هاتو
میچینی
دست
تو
نیست
اصلا
ته
این
بازی
تو
سینه
ها
پیچیده
خاک
عقیده
ها
اسیر
باد
این
شده
تصویر
دلم
از
شهر
من
ای
نه
پای
رفت
نه
جای
حرف
تموم
شهر
فضای
ترس
آسمون
ابراتو
ببر
از
شهر
من
ای
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.