paroles de chanson Geryeh - Sattar
حالا
که
حوصلمون
از
خودمون
سر
رفته
حال
قلبای
شکسته
رو
به
بدتر
رفته
تا
بیای
به
من
بگی
با
تو
صداقت
دارم
میون
قلب
حقیقت
نیش
خنجر
رفته
بذارین
گریه
کنم
عمر
من
فاصله
را
پیمودست
سرزنش
کردن
من
بیهودست
در
شناسایی
پاکیزه
دلان
سهم
من
از
همه
کمتر
بودست
بذارین
گریه
کنم
روح
من
در
قفس
تن
خسته
بغض
راه
نفسم
را
بسته
اشک
بی
تاب
فرو
ریختن
است
در
پی
بر
مژه
آویختن
است
حالا
که
کویر
دل
سیل
سراسیمه
می
خواد
حالا
که
سینه
ی
من
صفای
آیینه
می
خواد
حالا
که
موج
سراب
از
حد
فراتر
رفته
از
من
این
پیر
فلک
سینه
ی
پر
کینه
می
خواد
بذارین
گریه
کنم.
بذارین
گریه
کنم.
Attention! N'hésitez pas à laisser des commentaires.