Текст песни Khabar - Ahmad Zahir

خبر آوردن آمده ای
از سفر بعد سال های دراز

باز هم دل هوای عشق تو کرد
چون کبوتر که می کند پرواز

از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی

از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی

قلم آرزو به لوح بلند
نقش ديگر به يادگار کشيد
دل من مرده بود از غم تو
بس که يک عمر انتظار کشيد

از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی

خبر آوردن آمده ای
از سفر بعد سال های دراز
باز هم دل هوای عشق تو کرد
چو کبوتر که می کند پرواز

تو که رفتی و ترک من کردی
با چه پايی به ديدنت آيم؟
ای که با ديگران هم آغوشی
بی تو من سال هاست تنهايم

از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی

از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی

از سفر خوش آمدی
از سفر خوش آمدی

از سفر خوش آمدی