Beman Madar - Dariush перевод на английский

Beman Madar

تلنگر میزند بر شیشه ها سرپنجه باران
نسیم سرد میخندد به غوغای خیابانها
دهان كوچه پر خون میشود از مشت خمپاره
فشار درد میدوزد لبانش را به دندانها
زمین گرم است از باران خون امروز
زمین از اشك خون آلوده خورشید سیراب است
ببین آن گوش از بُن كنده را در موج خون مادر
كه همچون لاله از لالای نرم جوی در خواب است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا میباردت از آسمان بر سر
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا میباردت از آسمان بر سر
در ماتم سرای خویش را بر هیچكس مگشا
كه مهمانی بغیر از مرگ را بر در نخواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
زمین گرم است از باران بی پایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینه ها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه این در
كه قلب آهنین حلقه هم آكنده از درد است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می باردت از آسمان بر سر
نگاه خیره را از سنگفرش كوچه ها بردار
كه اكنون برق خون میتابد از آیینه خورشید
دوچشم منتظر را تا به كی بر آستان خانه میدوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر در نخواهی دید
نخـواهی دید نخـواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می باردت از آسمان بر سر
ببین آن مغز خون آلوده را آن پاره دل را
كه در زیر قدم ها می تپد بی هیچ فریادی
سكوتی تلخ در رگهای سردش زهر میریزد
بدو با طعنه میگوید كه بعد از مرگ آزادی
زمین میجوشد از خون زیر این خورشید عالم سوز
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود امروز
زمین گرم است از باران بی پایان خون امروز
ولی دلهای خونین جامگان در سینه ها سرد است
مبند امروز چشم منتظر بر حلقه این در
كه قلب آهنین حلقه هم آكنده از درد است
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می باردت از آسمان بر سر
نگاه خیره را از سنگفرش كوچه ها بردار
كه اكنون برق خون می تابد از آیینه خورشید
دو چشم منتظر را تا به كی بر آستان خانه میدوزی
تو دیگر سایه فرزند را بر در نخواهی دید
نخـواهی دید نخـواهی دید
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر
كه باران بلا می باردت از آسمان بر سر
بمان مادر بمان در خانه خاموش خود مادر

Beman Madar

The claw of the rain flickers on the glass,
The cold breeze laughs at the clamor of the streets.
The mouth of the alley fills with blood from the fist of the mortar,
The pressure of pain sews her lips to her teeth.
The earth is warm from the rain of blood today,
The earth is satiated with the bloody tears of the sun.
See that ear torn from its roots in a wave of blood, mother,
That, like a tulip, is asleep in the soft lullaby of the stream.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
For the rain of disaster rains down on your head from the sky.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
For the rain of disaster rains down on your head from the sky.
In the house of your mourning, do not open your door to anyone,
For you will not see any guest but death at the door.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
The earth is warm from the endless rain of blood today,
But the hearts of the blood-soaked in their chests are cold.
Do not close your eyes in eager waiting for the ring of this door today,
For the iron heart of the ring is also filled with pain.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
For the rain of disaster rains down on your head from the sky.
Take your gaze from the cobblestones, mother,
For now the lightning of blood flashes from the mirror of the sun.
For how long will you fix your waiting eyes on the threshold of the house?
You will never see the shadow of your child at the door.
You will not, you will not.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
For the rain of disaster rains down on your head from the sky.
See that bloodied brain, that piece of your heart,
That throbs beneath the footsteps, without a cry.
A bitter silence pours poison into its cold veins,
Tells it with a sneer that after death, there is freedom.
The earth boils with blood under this world-burning sun,
Stay, mother, stay in your silent home, today.
The earth is warm from the endless rain of blood today,
But the hearts of the blood-soaked in their chests are cold.
Do not close your eyes in eager waiting for the ring of this door today,
For the iron heart of the ring is also filled with pain.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
For the rain of disaster rains down on your head from the sky.
Take your gaze from the cobblestones, mother,
For now the lightning of blood flashes from the mirror of the sun.
For how long will you fix your waiting eyes on the threshold of the house?
You will never see the shadow of your child at the door.
You will not, you will not.
Stay, mother, stay in your silent home, mother,
For the rain of disaster rains down on your head from the sky.
Stay, mother, stay in your silent home, mother.