Текст песни Parya - Dariush
دنیای
ما
قصه
نبود
پیغوم
سر
بسته
نبود
دنیای
ما
عیونه
هر
کی
می
خواد
بدونه
دنیای
ما
خار
داره
بیابوناش
مار
داره
هر
کی
باهاش
کار
داره
دلش
خبردار
داره
یکی
بود،
یکی
نبود
زیر
گنبد
کبود
لخت
و
عور،
تنگ
غروب
سه
پری
نشسته
بود
زار
و
زار
گریه
می
کردن
پریا
مثل
ابرای
بهار
گریه
می
کردن
پریا
از
افق
جیرینگ
جیرینگ
صدای
زنجیر
می
اومد
از
عقب،
از
توی
برج
ناله
ی
شبگیر
می
اومد
پریا
گشنتونه؟
پریا
تشنتونه؟
پریا
خسته
شدین؟
مرغ
پر
بسته
شدین؟
پریای
نازنین،
چه
تونه
زار
می
زنین؟
توی
این
صحرای
دور
نمیگین
که
برف
میاد؟
امشب
تو
شهر
چراغونه
خونه
دیوا
داغونه
مردم
دِه
مهمون
مان
با
دامب
و
دومب
به
شهر
میان
داریه
و
دمبک
میزنن
می
رقصن
و
می
رقصونن
می
رقصن
و
می
رقصونن
عید
مردماست،
دیو
گله
داره
دنیا
مال
ماست،
دیو
گله
داره
سپیدی
پادشاست،
دیو
گله
داره
سیاهی
رو
سیاست،
دیو
گله
داره
دنیای
ما
قصه
نبود
پیغوم
سر
بسته
نبود
دنیای
ما
عیونه
هر
کی
می
خواد
بدونه
دنیای
ما
خار
داره
بیابوناش
مار
داره
هر
کی
باهاش
کار
داره
دلش
خبردار
داره
دنیای
ما
همینه
بخوای،
نخوای
اینه
دنیای
ما
همینه
بخوای،
نخوای
اینه
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.