Текст песни Az Khodam Badam Miad - Ramesh
نمی
بینم
دیگه
هیچ
کس
برای
غربت
چلچله
ها
گریه
کنه
نمی
بینم
که
دیگه
چشم
کسی
واسه
تنها
یی
ما
گریه
کنه
چشم
من
مثل
قدیم
ها
نمی
خواد
مث
ابرهای
سیا
گریه
کنه
دیگه
کم
کم
از
خودم
بدی
می
آد
تن
پوسیده
م
و
مرگم
نمی
خواد
میون
این
همه
سایه
سایه
ی
من
دیگه
مرده
آخه
تنهایی
ی
کهنه
خورشید
رو
از
اینجا
برده
لب
من
شهر
سکوته
توتنم
زندگی
مرده
دستی
از
اونور
ابرها
اومده
سایه
ام
رو
برده
دیگه
کم
کم
از
خودم
بدم
می
آد
تن
پوسیده
م
و
مرگم
نمی
خواد
دیگه
دردم
به
سراغم
نمی
آد
خاک
سرد
تنم
و
پس
می
زنه
کسی
که
صداش
به
ابرها
می
رسید
مرده
اما
یاد
گنگ
اش
بامنه
چشم
خشکیده
ی
من
کاش
می
دونست
حالا
وقت
خوب
گریه
کردنه
دیگه
کم
کم
از
خودم
بدم
می
آد
تن
پوسیده
م
و
مرگم
نمی
خواد
همه
ی
شعری
که
خوندم
قصه
ی
تنها
شدن
بود
قصه
ی
رفتن
و
رفتن
قصه
ی
رها
شدن
بود
قصه
مرگ
یه
قصه
بغض
بی
صدا
شدن
بود
قصه
ی
دوری
و
دوری
از
شما
جدا
شدن
بود
دیگه
کم
کم
از
خودم
بدم
می
آد
تن
پوسیده
م
و
مرگم
نمی
خواد
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.