Текст песни Yeki Mese Ma - Safir
میگه
مردم
باید
بیدارشن
از
خواب
به
هر
قیمت
گزاف
زندگی
طلا
نی
حراجه
اما
قیمتیه
برات
گرون
تموم
میشه
حق
باطله
فاسده
بدن
پس
چه
انتظاری
داری
از
عضوی
که
سالمه
شاید
اشک
بدل
شد
به
خشم
پنج
انگشتارو
جمع
کنه
عقل
چشم
وگوش
و
باز
کنه
فرق
کنه
فهم
عیش
و
نوش
و
خاک
کنه
جنبش
راه
مردم
به
اختصار
جرمه
برسه
روزی
که
قزل
حصارقفله
به
طناب
بوسه
زد
گفت
باید
گرگ
بود
از
هرجهت
اما
نباید
زوزه
بکشی
وقتی
رسیده
جون
به
لب
شد
زیر
پاش
خالی
اونم
یکی
مثل
ما
پر
از
اخم
و
لبخند
راه
راست
یا
اشتباه
یکی
مثل
ما
بوده
چشم
به
راهش
ساده
نیست
بگذری
ساده
نیست
دوبار
نیش
خوردن
از
یکجا
ساده
نیست
قصه
ها
خوش
اومدی
به
جمع
ما
دخترک
یاد
نوشته
ای
رو
کاغذ
مچاله
افتاد
پلکاشو
بست
قول
داد
بگیره
انتقام
میبینه
ادّعا
میفته
یاد
دیروزش
که
عفتش
یکشبه
شد
دچار
بحران
ماشین
دودر
ددی
پسری
که
خریداره
ترمزمیکنه
هُل
شده
بُهبُهست
براش
مثل
اینکه
تند
تند
میشه
دست
به
کار
فقط
فکر
ارتباطه
سراسر
اضطرابه
یاد
حرف
پسرک
میفته
ازدواج
حوارو
هوا
برداشت
که
اینه
حالش
به
زیر
نافش
میره
دست
مرد
از
همیشه
خسته
تر
یه
ساعت
که
پارک
کرده
به
راننده
نگاه
کرد
در
گوشش
آروم
صدا
زد
گفت
از
طرف
جمع
دادم
بهت
یادگاری
امیدوارم
قانع
باشی
به
جمع
ما
خوش
اومدی
اونم
یکی
مثل
ما
پر
از
اخم
و
لبخند
راه
راست
یا
اشتباه
یکی
مثل
ما
بوده
چشم
به
راهش
ساده
نیست
بگذری
ساده
نیست
دوبار
نیش
خوردن
از
یکجا
ساده
نیست
قصه
ها
از
وقتی
زنش
رفت
نکبت
جاشو
پر
کرد
کمه
کم
یکدست
لباس
نوئم
ندیده
بدن
چرک
زده
اش
یروز
درد
یروز
ضعف
قرض
و
غوله
رو
دوشش
میبینه
از
دار
دنیا
دار
چیزی
که
داره
همینطور
دخترش
ضعیف
و
مضطرب
میشه
وقتی
نباشه
پنیر
و
لقمه
اش
کی
بوده
رو
پاش
؟
حتی
با
خودشم
نبوده
روراست
مامان
از
وقتی
رفتی
بابام
بد
شده
باهام
توو
هیچ
دادگاهی
نرسید
فریادم
به
کسی
هربارم
جنسی
میخواست
جور
کردم
تا
نزارم
بمیره
باید
باشه
توو
حسابت
حسابی
موجودی
تا
بگن
به
حسابی
موجودی
آدما
بی
نوان
بی
آهنگ
تکراری
امشب
از
اون
شباست
بابا
اومده
هیچی
نیاورده
با
یه
مرد
اومده
اونم
یکی
مثل
ما
پر
از
اخم
و
لبخند
راه
راست
یا
اشتباه
یکی
مثل
ما
بوده
چشم
به
راهش
ساده
نیست
بگذری
ساده
نیست
دوبار
نیش
خوردن
از
یکجا
ساده
نیست
قصه
ها
رادیو
اعلام
کرد
باید
سربازا
به
جبهه
اعزام
شن
عِراق
حمله
کرده
روابط
و
مرزارو
بسته
عصر
تاریکیه
اما
مثل
روز
روشنه
حقوق
بشر
فقط
جلوه
اش
قشنگه
پایمال
میشه
وقتی
حرف
فروش
سلاح
یا
صدور
انقلاب
باشه
آینه
و
قرآن
بیار
مادرم
قسم
به
باورم
قسم
به
آینده
ی
خواهرم
برادرم
پشتم
آب
بپاش
صلح
از
خواب
بپا
میشه
یروزی
رفت
هم
قطاراش
خبر
آوردن
رفت
براش
گرون
تموم
شد
عین
سر
گردنه
چیزی
که
ازش
موند
عکسه
پوتینه
سر
گردنه
اونم
یکی
مثل
ما
پر
از
اخم
و
لبخند
راه
راست
یا
اشتباه
یکی
مثل
ما
بوده
چشم
به
راهش
ساده
نیست
بگذری
ساده
نیست
دوبار
نیش
خوردن
از
یکجا
ساده
نیست
قصه
ها
دیدم
مردی
رو
که
پول
بی
زبون
زبون
درازی
میکرد
بهش
مثل
کفش
توو
پاهاش
دیدم
زمستون
نمیزاره
سرش
کلاه
تابستون
نمیکنه
لباس
أ
تنش
جدا
بهم
یاد
داد
جایی
که
خورد
میشی
نقد
نکن
کسی
هم
ازت
انتقاد
کرد
بگو
درشتا
نقد
میشن
سریع
در
نرو
به
سمت
مخالف
از
هر
چیزی
رد
نشو
باید
با
همه
چی
بسازی
تا
همه
چی
بسازی
تاهمه
چی
به
سازی
که
میزنی
برقصه
مهم
بشی
دورت
خط
میکشن
آدمی
سیرکه
یا
دست
بنداز
یا
تغذیه
کن
منم
یکی
مثل
تو
لباس
آرزوها
به
تنم
گشاده
اما
لبم
خوشحاله
چرا
غم
خاموش
نباشه؟
روشنی
و
دیدم
أ
روزنه
روز
به
روز
نزدیکتره
Внимание! Не стесняйтесь оставлять отзывы.