Lyrics Parandeh Mohajer - Aref
ای
پرندۀ
مهاجر
، ای
پر
از
شــ.ــوت
رفتن
فاصله
قد
یه
دنیاس
، بین
دنیای
تو
با
من
تو
رفیق
شاپرکها
، من
تو
فکر
گلمونم
تو
پی
عطر
گل
سرخ
، من
به
یاد
بوی
نونم
دنیای
تو
بینهایت
؛ همه
جاش
مهمونی
نور
دنیای
من
یه
کف
دست؛
روی
سقف
سرد
یک
گور
من
دارم
تو
نغم
شب
جون
میکنم
، تو
داری
از
پریا
قصه
میگی
من
توی
پیله
ی
وحشت
می
پوسم
، وسم
از
خنده
چرا
قصه
میگی
کوچه
پس
کوچه
ی
خاکی
، ساقه
های
ترد
و
خسته
؛ آدمای
روستایی
، با
پاهای
پینه
بسته
پیش
تو
یه
عکس
تازه
س
، واسه
آلبوم
قدیمی
یا
شنیدن
یه
قصه
، توی
یه
ده
صمیمی
برای
من
زندگیمه
، پر
وسوسه
، پر
غم
یا
مث
نفس
کشیدن،
پر
لذت
دمادم
من
دارم
تو
نغم
شب
جون
میکنم
، تو
داری
از
پریا
قصه
میگی
من
توی
پیله
ی
وحشت
می
پوسم
، وسم
از
خنده
چرا
قصه
میگی
ای
پرندۀ
مهاجر
، ای
همه
شوق
پریدن
خستگی
یه
کوله
باره
، توی
رخوت
تن
من
مث
یه
پلنگ
زخمی
، پر
وحشته
نگاهم
برای
وسوسه
ی
خاک
، سایه
ای
کوه
سر
راهم
نمیخوام
مث
یه
سایه
، زیر
پاها
زنده
باشم
مث
چتر
خورشید
میخوام
روی
برج
دنیا
باشم
من
دارم
تو
نغم
شب
جون
میکنم
، تو
داری
از
پریا
قصه
میگی
من
توی
پیله
ی
وحشت
می
پوسم
، وسم
از
خنده
چرا
قصه
میگی
Attention! Feel free to leave feedback.