Lyrics Razeh Hamishegy - Ebi
حس
همیشه
داشتنه
نه
عشق
و
دلبستگیه
نه
قصه
گسستنه
نه
حرف
پیوستگیه
عادت
و
عشق
و
عاطفه
هر
چه
لغت
تو
عالمه
برای
حس
من
و
تو
یه
اسم
گنگ
و
مبهمه
تو
اینروزای
بی
کسی
اگه
به
دادم
نرسی
یه
روز
می
یای
که
دیر
شده
نمونده
از
من
نفسی
خواستن
تو
برای
من
فراتر
از
روح
و
تنه
راز
همیشگی
شدن
همیشه
از
تو
گفتنه
اگر
تو
مهلتم
بدی
مهلت
مرگو
نمی
خوام
با
تو
به
قصه
می
رسم
همراه
لحظه
ها
می
یام
عادت
و
عشق
و
عاطفه
هر
چه
لغت
تو
عالمه
برای
حس
من
و
تو
یه
اسم
گنگ
و
مبهمِ
تو
این
روزای
بی
کسی
اگه
به
دادم
نرسی
یه
روز
میای
که
دیر
شده
نمونده
از
من
نفسی
همیشه
عاجز
کلام
از
گفتن
معنی
نام
هیچ
عاشقی
عاشقی
رو
یاد
نگرفته
از
کتاب
عادت
و
عشق
عاطفه
هرچه
لغت
تو
عالمه
برای
حس
من
و
تو
یه
اسم
گنگ
و
مبهمِ
اگر
تو
مهلتم
بدی
مهلت
مرگ
و
نمیخوام
با
تو
به
قصه
میرسم
همراه
لحظه
هام
میام
تو
این
روزای
بی
کسی
اگه
به
دادم
نرسی
یه
روز
میای
که
دیر
شده
نمونده
از
من
نفسی
تو
این
روزای
بی
کسی
اگه
به
دادم
نرسی
یه
روز
میای
که
دیر
شده
نمونده
از
من
نفسی
1 Shabzadeh
2 Assal
3 Pichak
4 Ghorbat
5 Khorjin
6 Khatoon
7 Sabad
8 Khaali
9 Razeh Hamishegy
10 Molayeh Sabz Poush
Attention! Feel free to leave feedback.