Lyrics Azadeh - Hayedeh
با
آنکه
همچون
اشک
غم
بر
خاک
ره
افتاده
ام
من
با
آنکه
هر
شب
ناله
ها
چون
مرغ
شب
سر
داده
ام
من
در
سر
ندارم
هوسی
چشمی
ندارم
به
کسی
آزاده
ام
من
با
آنکه
از
بی
حاصلی
سر
در
گریبانم
چو
گل
شادم
که
از
روشن
دلی
پاکی
ز
دامانم
چو
گل
خندان
لب
و
خونین
جگر
مانند
جام
باده
ام
آزاده
ام
من
یا
رب
چو
من
افتاده
ای
افتاده
ی
آزاده
ای
کو
تا
رفته
از
جانم
برون
سودای
هستی
آسوده
ام
آسوده
از
غوغای
هستی
گلبانگ
مستی
آفرین
همچون
رهی
سر
داده
ام
مرغ
شباهنگم
ولی
در
دام
غم
افتاده
ام
من
خندان
لب
و
خونین
جگر
مانند
جام
باده
ام
آزاده
ام
من
Attention! Feel free to leave feedback.