Lyrics Teatr-E Zendegi - Mohsen Chavoshi
دباره
بازیچه
شدم
توی
تئاتر
زندگی
تو
این
نمایشنامه
دل
شکسته
شد
به
سادگی
نقش
نبودن
واسه
توست
نقش
شکستن
واسه
من
صندلی
خالی
از
تو
شد
ای
بی
صدا
حرفی
بزن
ای
بی
صدا
حرفی
بزن
پیاده
تا
نبودنت
رفتم
و
تنها
تر
شدم
توی
تئاتر
زندگی
بغض
یه
بازیگر
شدم
پیاده
تا
نبودنت
رفتم
و
تنها
تر
شدم
توی
تئاتر
زندگی
بغض
یه
بازیگر
شدم
خورشید
ما
کاغذی
بود
فقط
دکر
بودُ
همین
گلوله
های
برفیمون
اب
نشُدن
روی
زمین
پرده
به
آخرش
رسید
تکرارِ
تلخ
خواهشم
رو
صحنه
بی
تو
حالا
من
غمگین
ترین
نمایشم
پیاه
تا
نبودنت
رفتم
و
تنها
تر
شدم
توی
تئاتر
زندگی
بغض
یه
بازیگر
شدم
پیاه
تا
نبودنت
رفتم
و
تنها
تر
شدم
توی
تئاتر
زندگی
بغض
یه
بازیگر
شدم
Attention! Feel free to leave feedback.