Lyrics Moo Be Moo - Reza Bahram
مو
به
مو
قدم
قدم
به
زلفه
تو
قسم
قسم
رسیده
عشقه
تو
به
جانِ
من
به
یاد
تو
نفس
نفس
بریده
ام
از
این
قفس
زندان
است
جهانِ
من
عشقت
چرا
تاوان
من
شد
رفتی
غمت
پایان
من
شد
از
هر
گناهی
توبه
کردم
چشمان
تو
ایمانِ
من
شد
تو
را
چون
جانِ
خود
میدانمت
تو
را
چون
سایه
میپندارمت
هر
چه
تو
دوری
من
صبورم
مرا
از
غم
جدا
نمیکنی
مرا
یک
دم
صدا
نمیکنی
من
که
گذشتم
از
غرورم
قبلِ
از
تو
من
عاشق
نبودم
تو
آمدی
با
هر
نگاه
مرا
گرفتارم
کنی
این
قرارمان
نبود
از
عشق
بیزارم
کنی
به
یاد
تو
من
بیقرارم
ای
وای
هنوز
چشم
انتظارم
تو
را
چون
جانِ
خود
میدانمت
تو
را
چون
سایه
میپندارمت
هر
چه
تو
دوری
من
صبورم
مرا
از
غم
جدا
نمیکنی
مرا
یک
دم
صدا
نمیکنی
من
که
گذشتم
از
غرورم
قبلِ
از
تو
من
عاشق
نبودم
Attention! Feel free to leave feedback.